کتاب «یکی مثل همه 1» نوشته محمدرضا حدادپور جهرمی، جلد اول از مجموعهای داستانی است که زندگی شخصیت اصلی به نام «داوود» و چالشهای او را روایت میکند. داستان از حوزه علمیه و دفتر «حاج آقا خلج» آغاز میشود و داوود که مورد اعتماد یکی از اساتید قرار گرفته، مسئولیت هدایت و تربیت یکی از مساجد شمال شهر را بر عهده میگیرد. کتاب به مسائل و مشکلاتی میپردازد که داوود در مسیر فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی خود با آنها مواجه میشود، به ویژه چالشهایی که از سوی برخی افراد در جبهه خودی ایجاد میشود. این رمان معاصر ایرانی با زبانی روان و داستانی، به موضوعات زندگی اجتماعی، فرهنگی و دینی میپردازد و برای علاقهمندان به ادبیات داستانی معاصر ایران و کسانی که به دنبال روایتهای مرتبط با فعالیتهای فرهنگی مذهبی در جامعه هستند، مناسب است. کتاب با بیان طنز و نکتهسنجیهای دقیق، فضایی جذاب و قابل تأمل را برای مخاطب فراهم میکند و از نظر روایت و پرداخت داستانی، اثری موفق در حوزه رمانهای معاصر دینی به شمار میرود.
کتاب «یکی مثل همه 1» بخشهای متعددی دارد که به بررسی چالشهای زندگی شخصیت اصلی داستان، داوود، میپردازد. این چالشها عمدتاً در قالب روایتهای مربوط به فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی داوود در مسجد شمال شهر مطرح میشوند، جایی که او با مشکلات و موانعی از سوی برخی افراد در جبهه خودی مواجه میشود. این بخشها به صورت داستانی و با تمرکز بر مشکلات اجتماعی، فرهنگی و دینی که داوود در مسیر مسئولیتهایش با آنها روبروست، شرح داده شدهاند. به طور خاص، بخشهایی که به چالشهای زندگی داوود اختصاص یافتهاند شامل: مواجهه با مشکلات و مخالفتهای درون گروهی در فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی، تلاش برای حفظ ارزشها و اصول دینی در برابر فشارها و مشکلات اجتماعی، روایت مشکلات شخصی و معنوی داوود در مسیر رشد و مسئولیتپذیری، بررسی تأثیر محیط اجتماعی و فرهنگی بر زندگی داوود و نحوه مدیریت این شرایط توسط او. این بخشها به خواننده کمک میکند تا با ابعاد مختلف زندگی داوود آشنا شود و چالشهای واقعی و ملموس یک فعال فرهنگی دینی در جامعه امروز را درک کند.
افرادی که قصد دارند در فعالیتهای فرهنگی مساجد و جذب نوجوانان و جوانان به فضای دینی و مسجدی مشارکت کنند، زیرا کتاب به خوبی چالشها و روشهای جذب حداکثری را در این زمینه نشان میدهد. فعالان فرهنگی و مبلغینی که میخواهند با مشکلات و موانع فعالیتهای فرهنگی در جامعه آشنا شوند و راهکارهایی برای مدیریت این چالشها بیابند. علاقهمندان به داستانهای معاصر با موضوعات اجتماعی و دینی که به دنبال روایتهایی واقعی و ملموس از زندگی و دغدغههای یک فعال فرهنگی در جامعه امروز هستند. کسانی که میخواهند با فضای فرهنگی مساجد و تعاملات اجتماعی پیرامون آن بیشتر آشنا شوند و تجربههای عملی در این زمینه کسب کنند. این کتاب با زبان داستانی و روایت جذاب، هم برای مخاطبان عام و هم برای فعالان فرهنگی منبعی آموزنده و الهامبخش است.
بیوک که مردی چاق با شلوار لی آبی و کفشهای قیصری بود، ریش پرفسوری داشت و تمام سرش را هم به خاطر کاشتن مو تراشیده بود، به داوود کفت: حاجی کرایه این دو تا مانیتور بزرگ پای خودت، اما مانیتور دستگاه فردا که میخوام برات بیارم، بهت تخفیف ویژه میدم، بذار روح بابامم تو این کار خیر شریک بشه داوود با خندهای از روی شیطنت گفت: واسه روح مادرت نمیخوای کاری کنی؟ بیوک هم لبخندی زد و گفت از شانس بد شما هنوز نمرده، اونم وقتی مرد چشم، حاجی نزنی با دعا و ورد و این چیزها، ننم رو ناکار کنیا، داوود خیلی از این حرف بیوک خندید، بعد گفت: خدا حفظش کنه. اما قول بده، اگه بعد از صد سال دیگه اتفاقی واسه مادرت افتاد ، باز هم بیوک با لبخند گفت: باشه، اصلا همه خیرات ننه نمرده ما واسه این مسجدا ولی حاجی خوشم اومده ازت کاش دوره ما هم یکی دستمون رو میگرفت و به بهانه آتاری میآورد مسجد. نه اینکه ولمون کنن تا تو نکبت خودمون بلولیم. گلت بو قرمهسبزی میﺩﻩ حالا کجاش رو دیدی! راستی آقا بیوک! تو پسر داری؟ - آره. نوکر شما آرمان. کلاس پنجمه خوبه، همین محل میشینین، درسته؟ آره. دو تا کوچه پایینتر، چطور؟ بهش بگو از امشب بیاد لیگ رمضان ثبتنام کنه. خوش میگذره بهش. - باشه اما گفته باشم ها، هر چی دریوری گفت و بچههای مردم رو فحشکش کرد گردن خودشهها! اونش با من، بفرستش بیاد، درستش میکنم.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir