کتاب کمالگرای مضطرب اثری کاربردی و علمی در حوزه روانشناسی است که به بررسی پدیدهی کمالگرایی و اثرات منفی آن بر سلامت روان افراد میپردازد. نویسنده با زبانی روان و قابلفهم، مفاهیم پیچیده را به شکلی ساده و کاربردی ارائه داده و تلاش کرده تا خواننده را در مسیر شناخت، پذیرش و رهایی از کمالگرایی یاری دهد. این کتاب نهتنها به توضیح ویژگیها و ریشههای کمالگرایی میپردازد، بلکه ابزارها و راهکارهای مشخصی برای مقابله با آن ارائه میدهد؛ از این جهت میتواند هم کتابی برای خودیاری باشد و هم مرجعی برای درمانگران و روانشناسان.
کمالگرای مضطرب از زوایای مختلف به پدیدهی کمالگرایی میپردازد. در فصلهای ابتدایی، تعریفی روشن از کمالگرایی و تمایز آن با تلاش سالم برای پیشرفت ارائه میشود. سپس به سراغ چرخهی کمالگرایی میرود و نشان میدهد که چگونه این الگوهای رفتاری در ذهن ما شکل میگیرند و تکرار میشوند.
کتاب با بررسی ریشههای کمالگرایی، به عوامل خانوادگی، فرهنگی و فردیای میپردازد که باعث شکلگیری این ویژگی میشوند. همچنین ارتباط نزدیک کمالگرایی با اضطراب، افسردگی، فرسودگی شغلی و نارضایتی در روابط از جمله موضوعاتی است که با نگاهی علمی و پژوهشمحور مورد تحلیل قرار گرفته است.
یکی از بخشهای برجستهی کتاب، پیشنهاد راهکارهای عملی و تمرینهای روانشناختی برای غلبه بر کمالگرایی است. تمرینهایی مانند بازسازی شناختی، پذیرش خود، تمرین مهربانی با خویشتن و اصلاح باورهای ناکارآمد به خواننده کمک میکنند تا قدمبهقدم از الگوهای مخرب ذهنی فاصله بگیرد و به زندگی رضایتبخشتری دست پیدا کند. در پایان، نویسنده تأکید میکند که رها کردن کمالگرایی به معنای تسلیم شدن نیست، بلکه یافتن راهی برای زندگی اصیلتر و آرامتر است.
کمالگرای مضطرب برای تمام افرادی که به دنبال شناخت بهتر خود هستند و میخواهند با اضطراب، احساس ناکافی بودن یا وسواس در انجام کارها مقابله کنند، مفید است. این کتاب بهویژه برای کسانی که مدام درگیر استانداردهای بالا، ترس از شکست یا نگرانی از قضاوت دیگران هستند، بسیار راهگشاست. روانشناسان، درمانگران، دانشجویان رشته روانشناسی، و همچنین والدینی که میخواهند فرزندان خود را در مسیر رشد سالم ذهنی همراهی کنند، میتوانند از این اثر بهرهمند شوند.
حضور سطح دیگری هم دارد: آگاهی از آگاهی، یا آگاهبودن از اینکه آگاه هستید. ذهن خود را مانند عروسک ماتریوشکا (عروسک تودرتو) در نظر بگیرید با عروسکهایی درون عروسکهای دیگر؛ عروسکهایی از جنس آگاهی. در فصل سه مهارتی را معرفی کردیم که در اینجا هم بسیار کاربرد دارد: مهارتی با عنوان تماشای فرایند تفکر (آگاهی از اینکه درحال فکر کردن هستید) مثل تشخیص اینکه مولکولهای هوا احاطهیتان کردهاند و نه فضای خالی، بهجای اینکه افکار را نسنجیده و بدون قیدوشرط باور کنید.
برگرداندن توجه، آن هم زمانی که توجهتان از مسیر اصلی منحرف شده یا در یک مارپیچ نگرانی گیر افتاده، طبق تعریف کاری دشوار است چون شما آگاهبودن از آگاهی خود را از دست دادهاید. چیزی که گاهی قصد دارید آن را مجدداً به دست آورید، همین فراآگاهی است تا متوجه شوید آگاهی از مسیر خود منحرف شده است. ازطرفی چون همیشه نمیتوانید از آگاه بودن آگاه باشید (دستکم شاید ارزش تلاش را نداشته باشد)، آنچه تمرین میکنید کاهش نشخوار فکری، نگرانی و انجام کارها بدون تفکر است - زمانی که آنقدر درگیر و محو افکار و احساسات خود هستید که کاملاً از زمان حال جدا شدهاید و حتی متوجه آن هم نمیشوید.
ما انسانها بهاحتمال زیاد در طول زندگی خود بیشمار دفعه حواسمان پرت میشود. در واقع محکم نگه داشتن و دودستی چسبیدن وسواسگونه به نورافکن ممکن است مجموعهای از مشکلات مربوط به خود را در پی داشته باشد. احتمالاً ازنظر هیجانی و شناختی هم برایتان سخت است که دائماً بخواهید توجه خود را دوباره و دوباره به موضوعی هدایت و معطوف کنید.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir