کتاب ملاقات در ملکوت خاطرات شهید مدافع حرم احمد محمد مشلب از زبان مادر شهید است. ایشان متولد 9 شهریور 1374 در شهر نبطیه لبنان است و در تاریخ 10 اسفند 1394 در حلب سوریه به شهادت رسیدهاند. روزهای پایانی سال 94 بود که در فضای مجازی تصویر شهیدی خوشسیما و جذاب توجه همه را جلب کرد. شهیدی که خیلی زود آوازهاش در ایران و جهان پیچید.
نکتهای که در مورد این شهید خیلی موردتوجه قرار گرفته بود، ثروت و ماشین گرانقیمت او بود که حتی نام او را تحتتأثیر قرار میداد و برخی او را شهید «بامو سوار» مینامیدند. شهید احمد مَشلَب، همان جوان تودلبرو و جذابی بود که با سرعتی روزافزون جای خود را در دل جوانان ایران و سایر کشورهای مسلمان جهان باز کرد. شهادت این مجاهد حزبالله سند محکم و مسجلی برای اثبات حقانیت شهدای عزیز مدافع حرم بود. دیگرکسی نمیتوانست به او تهمت بزند که برای پول به سوریه رفته است. احمد ثابت کرد که هیچ بهانهای جز عشق او را به سوریه نکشانده است. عشقی که حضرت زینب (س) بهایش را با شهادت پرداخت کرد.
هر ماه برای احمد رنگ و بوی متفاوتی داشت. اما ماه رمضان برایش طعم خاصی داشت. او انتظار ماه رمضان را میکشید تا اعتکاف کند و شبهای قدر احیاء و شبزندهداری نماید. به تأسی از حضرت علی زیاد به مسجد میرفت و اهل اعتکاف بود و با خدای خویش خلوت میکرد. در انجام فرایض دینی سنگ تمام میگذاشت و برای خانواده و دوستان الگو بود همه میدانستند اگر مطابق اعمال و رفتار احمد الگوبرداری کنند، قطعاً عاقبتبهخیر خواهند شد.
او رمضان را ایستگاهی برای توقف و به راهافتادن با نیرویی بیشتر میدانست و به همه سفارش میکرد که به ایتام رسیدگی کنند. از بچههای کشافه میخواست هر کس چیزی با خود از خانه بیاورد و همه را به خانوادههای مستضعفی که میشناخت میداد. با این کار بخشندگی و انجام کارگروهی را به اعضای کشافه آموزش میداد. در واقع میخواست همه را در این امر مستحب شریک کند. این سنت حسنه برای همیشه در کشافه و بین بچهها از احمد به یادگار ماند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir