کتاب “ارض موعود” نوشته حوریه مشهدی ابراهیم و چاپ شده توسط انتشارات بینالملل، یک سفر حماسی به دنیای ناشناخته و پرچمهای غریب است. این کتاب شما را به یک برجک دیدهبانی میبرد که روی در سایه انداخته است. سربازی مسلح با تفنگ دوربیندارش، به میلۀ بلند پرچم تکیه زده و از فراز برجک فلزی به ما خیرهخیره نگاه میکند. پرچم سفیدرنگ برجک فلزی با ستارۀ ششگوشش در باد به رقص در میآید و گوشههای تیز مثلثهایش که شش جهت جغرافیایی را نشانه رفته، بهسوی آنها اوج گرفته و فرومیآید.
این پرچم غریبه احساس عجیبی در وجود خواننده ایجاد میکند، یک پرچم بزرگ با مثلثهای تیز که خواننده را به یاد سر پیکان جنگجویان میاندازد.
کتاب “ارض موعود” یک سفر حماسی و هیجانانگیز است که شما را به دنیای ناشناخته و پرچمهای غریب میبرد.
کتاب ارض موعود، داستانی در حوزۀ ادبیات پایداری و محور مقاومت است. نویسنده میگوید در نگارش آن از کتابهایی با موضوع یهود اثر نویسندگانی چون یورک بکر، جی ال ویتریک، آلن آنترمن و کتابهایی با عنوان یعقوب کذاب، راز مادرم، باورها و آئینهای یهودی استفاده کرده است.
داستان کتاب ارض موعود ماجرای جوانی یهودی به نام دیوید است که با قطار از شهر متسامور بهسمت آرماویر شهری در جنوب غربی ارمنستان در حرکت است و در ادامۀ داستان، با دوستان یهودیاش روبهرو میشود. نویسنده توهم نژاد برتر و کینه را از سوی انسانهایی که خود را داعیهدار حق و حقیقت میدانند پررنگ کرده است و آدمهایی که بر اثر سالها نسلکشی، در دلشان کینه لانه کرده است.
این کتاب برای کسانی که دوست دارند به دنیای ناشناخته سفر کنند، یک گزینه عالی است. اگر شما به دنبال یک کتاب متفاوت و جذاب هستید، “ارض موعود” را امتحان کنید. این کتاب میتواند دید شما را به دنیا تغییر دهد. این کتاب را از دست ندهید!
«دیوید شیفر از تِکنِسینهای نیروگاه اتمی در ارمنستان است که به یکباره عقاب خیال، چنگی به صندوقچه خاطراتش میاندازد و تمام ذهنش را از آن واگنِ پرهیاهو برمیدارد و به آنسوی مرزها میکشاند. به آسمان روزهای آشناییاش با دختری به نام نگینا. به آنسویی که هنوز نگاه نگینا در دلش جایی عمیق دارد. روزی که اتفاقی عجیب آنها را با هم آشنا کرد. آشنایی با دختری که عشق به نمایش و تئاتر او را به کار در زیرزمین تئاتر شهر واداشته بود. «فکرکردن به نگینا، همه چیز را از یادم میبرد، انگار زمان متوقف میشود. زیبایی و صدای لطیفش مرا ازخودبیخود میکند. صورتش به لطافت گلبرگهای رنگین چمنزارهای متسامور میماند. صدایش آوای دلانگیز جویبارهای بهاری را به خاطرم میآورد. سادگیاش را از همه چیز بیشتر دوست دارم… سادگی…افسوس که دیگر اثری از آن نمیبینم.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir