کتاب «فریدریش نیچه» اثر جولیان یانگ یک زندگینامه فلسفی ارزشمند است که به جزییات زندگی و اندیشههای یکی از تاثیرگذارترین متفکران تاریخ فلسفه غرب میپردازد. نیچه - فیلسوف، شاعر، منتقد فرهنگی و جامعهشناس برجسته آلمانی - در این اثر با قلمی دقیق و مستند شناخته میشود و خواننده را به دنیای پیچیده و در عین حال الهامبخش زندگی او دعوت میکند. این کتاب نه تنها شرحی بر وقایع زندگی اوست، بلکه تحلیل و تبیین فلسفه نوآورانهای است که در مسیر تاریخ اندیشه مدرن نقشی بیبدیل ایفا کرده است. کتاب «فریدریش نیچه» فرصتی بینظیر است تا وارد دنیایی شوید که در آن فلسفه، تجربههای شخصی و جستجوی حقیقت در هم تنیده شدهاند و پنجرهای روشن به حکمت فلسفی مدرن برای شما میگشاید. اگر شما هم مشتاق فهم عمیقتر از نیچه و تاثیرات او بر فرهنگ و اندیشه جهانی هستید، این کتاب را به هیچ وجه از دست ندهید.
فریدریش ویلهلم نیچه در 15 اکتبر 1844 متولد شد؛ فردی چندوجهی که در رشتههای فلسفه، شعر، انتقاد فرهنگی، جامعهشناسی، آهنگسازی و فیلولوژی کلاسیک استاد بود. او در سن 24 سالگی به عنوان جوانترین استاد دانشگاه بازل در رشته فیلولوژی کلاسیک منصوب شد. نیچهای که بیماریهای سخت روحی و جسمی او را در مسیر حرفهای محدود کردند، این دشواریها را نه مانعی، بلکه موهبتی الهی میدانست که به او اجازه داد دیدگاههای نوین و بدیع را بیافریند. این اثر بهعنوان یک متون ناداستان دستهبندی میشود؛ یعنی نوشتهای که بر واقعیت، تحلیل و تعلیم متکی است، نه صرفاً داستانسرایی. کتاب به روانشناسی، نگرشها، فلسفه و حتی جنونهای نیچه اشاره دارد و مخاطب را با عمق و پیچیدگی شخصیت فلسفی او آشنا میکند. نیچه تا پایان عمر در سال 1900، زندگیای پر از اندیشههای چالشآفرین و انتقالدهنده تجربههای گرانقدر انسانی را پشت سر گذاشت که این کتاب تمام زوایای آن را تا حد ممکن روشن میسازد.
علاقهمندان به فلسفه و تاریخ اندیشه، که میخواهند درباره یکی از تاثیرگذارترین متفکران غربی بیشتر بدانند. دانشجویان رشتههای فلسفه، علوم اجتماعی، ادبیات و تاریخ که به دنبال مرجع دقیق و مستند برای تحقیقات و مطالعات خود هستند. افرادی که به دنبال شناخت زندگیهای الهامبخش و پرچالش و نحوه مقابله با سختیهای جسمی و روحی هستند. مخاطبانی که آثار نیچه را خواندهاند و میخواهند ریشهها و بستر فکری این فیلسوف بزرگ را بهتر درک کنند. کلیه علاقهمندانی که به متون ناداستان فلسفی و زندگینامههای علمی علاقهمند هستند و دوست دارند در دنیای روشنفکری و اخلاق مدرن کاوش کنند.
«نیچه در سال 1873 گرفتار دو کشمکش بود. اولی عبارت بود از تعارض میان نقش او در مقام استاد فیلولوژی کلاسیک و استغراق روزافزونش در فلسفه، میانِ به تعبیر ظریف خودش بروفِ[حرفهٔ] وی و بروفونگِ [رسالت] او. دومی کشمکشی بود میانِ، از یک سو، تعهد هنوز کاملش به این که جهان را از درون «افق بایرویت» بنگرد (ص 147) و هر کار میتواند برای طرح بایرویت انجام دهد و، از سوی دیگر، نیاز فزایندهاش به فرار از سایهٔ غولآسایی که منش و هوش واگنر بر وجودش انداخته بود. در پی آن بود که جایی زیر آفتاب بیابد و در آن ببالد و به مردی که خود میخواست بدل شود. (پتر کورنلیوس آهنگساز هم، با وجود وفاداری مطلقش به واگنر، عیناً گرفتار همین مشکل بود.) نخستین معضل را کوشید با درس دادن و نوشتن دربارهٔ آن دسته از متون کلاسیک حل کند که مستعد نگرش فلسفی بودند. پس، گرچه او بعد از 1872 دیگر هرگز کتابی دربارهٔ متون کلاسیک منتشر نکرد، سال 1873 تا 1874 شاهد تحقیق مفصل و منتشرنشدهای بود دربارهٔ فلاسفهٔ یونانی پیشافلاطونی، به نام فلسفه در عصر تراژیک یونانیان. معضل دوم را کوشید، از یک سو، با نوشتن مقالههای تند جدلی به درخواست واگنر و در دفاع از او حل کند، حال آن که از سوی دیگر روابط شخصی خود را با واگنرها به تبادل «مَجازی» نامهها محدود کرد (شگردی که کورنلیوس هم به کار برد)، و به این ترتیب موجب دلسردی و ناخرسندی آنها شد. با توجه به این اوضاع نامساعد، جای تعجب نیست که سلامت نیچه باز به خطر افتاد: 1873 سال هجوم عفونتهای ویروسی، ضعف بینایی و مشکلات رودهای بود که این آخری احتمالاً هنوز نتیجهٔ همان اسهال خونیای بود که در ایّام خدمت سربازی به آن دچار شده بود. از حیث سلامت مزاج، 1873 سرمشقی شد برای بقیهٔ زندگی نیچه: از آن پس تا سه ماهِ آخری که از سلامت عقل برخوردار بود، هرگز نشد که گاهی بیش از چند هفته از چنین مشکلاتی خلاصی داشته باشد.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir