«غبرستان حیوانات خانگی»، رمان ترسناک و جذاب استیون کینگ، داستانی است پر از تعلیق و ترس که در دل یک خانواده معمولی و یک شهر کوچک بروز میکند. لوئیس کرید، پزشکی قدیمی و نیکو، پس از نقل مکان به خانهای جدید در لودلو، با واقعیتهای تاریک و مرموزی مواجه میشود که پیوندهای خانوادهاش را به خطر میاندازد.
وقتی فرزند کوچک او الی دچار حادثهای عجیب میشود، زندگی لوئیس به سمتی میرود که او را مجبور به انتخابهای دشوار میکند که عواقب شگرفی دارد. استفان کینگ با قلمی شیوا و زنده، نقش ترس و هیجان را بهصورت هوشمندانهای در این رمان ترسناک با داستانی عمیق و شخصی ترکیب میکند. گورستانی که محل دفن حیوانات خانگی است، تبدیل به نمادینترین مکان برای تجلی ترسهای انسانی و پیامدهای غیرقابل پیشبینی عشق و از دست دادن میشود. نویسنده با توصیفهای بینظیر و ایجاد فضای دلهرهآور، خواننده را به سفری احساسی و ترسناک میبرد.
چرا باید این کتاب را خواند؟
«غبرستان حیوانات خانگی» نه تنها یک داستان ترسناک است بلکه به عمیقترین احساسات انسانی، از جمله عشق، غم و اضطراب میپردازد. این کتاب به پرسشهایی درباره زندگی پس از مرگ، درد از دست دادن و انتخابهای اخلاقی میپردازد و ما را به تفکر درباره روابطمان با حیوانات، خانواده و خودمان وامیدارد. اگر به دنبال داستانی هستید که هم ترسناک و هم عاطفی باشد، این رمان انتخاب فوقالعادهای است. علاوه بر این، شخصیتهای قابل لمس و شرایط چالشبرانگیز آن، خواننده را به تفکر درباره انتخابهای زندگی و چالشهایی که ممکن است با آنها مواجه شود، دعوت میکند. کینگ با ظرافت مختص به خود، این احساسات را به تصویر میکشد و به خواننده فرصتی میدهد که عمیقاً وارد دنیای درونی شخصیتها شود.
این کتاب به تمام علاقهمندان به ادبیات ترسناک و داستانهای روانشناختی پیشنهاد میشود. اگر شما هم از طرفداران استفان کینگ هستید و به دنبال یک داستانی هستید که معقول و در عین حال ترسناک باشد، «غبرستان حیوانات خانگی» انتخابی بینظیری خواهد بود. همچنین، این کتاب به کسانی که به بررسی عمیق احساسات انسانی و مضامین فلسفی علاقهمندند، پیشنهاد میشود. با کمی دلهره و ترس، آماده شوید تا در دنیای تاریک و مرموز کینگ غرق شوید!
راشل نالید «چهش شده؟» و او را در دستهای لوئیس نهاد. لوئیس با خود اندیشید که این هم از مزایای ازدواج با یک دکتر است. هر وقت بچه در حال مردن بود، میتوانید او را در آغوش شوهرتان بچپانید. «لوئیس، چی...» نوزاد دیوانه وار گلویش را چنگ میزد و با شدت جیغ میزد. لوئیس او را برگرداند و دید که یک برآمدگی سفیدرنگ در کنار گردن برایان ایجاد میشود. و چیزی در کنار بند ژاکت او قرار داشت، چیزی کرکدار که به زحمت تکان میخورد.
برندهی جایزهی لوکوس سال 1984 و نامزد جایزهی بهترین کتاب فانتزی سال 1984
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir