کتاب دو فنجان غزل نوشتهٔ ناصر پروانی در انتشارات گرایش تازه به چاپ رسیده است. این کتاب حاوی منتخب غزلیات ناصر پروانی است.
باران گرفت، تبسم چشم را در پشت پلکهای تو دیدم. با خود گفتم کمی دورتر از فاصلهها، دوباره میسرایمت به نام من به کام عشق و گرفتار دردی به نام عاشقی خواهم شد. خوب که نگاه کردم دیدم اگرچه شعرهایم بوی باران میدهد اما برای نقاشی تو به روی بوم احساس با رنگهایی از جنس واژهها، دلی دریاتر از دریا میخواهد. با یک کوزه پر از احساس و سرطان عشق که در تمام وجودم ریشه دوانده بود راهی مسیر شدم نه مقصد.
اندکی بعد حس کردم نگران خودمم و این حس دلهره مرا بیشتر به سمت تو کشاند. با خودم گفتم نکند تهمت مستجاب شود و تو بشوی تمام من. رد پایت را دنبال کردم، با خیالت قدم زدم، شاید روزی، جایی کنارت بنشینم و دو فنجان غزل با تو بنوشم.
این کتاب به علاقهمندان به شعر معاصر پیشنهاد میشود.
مشتی سود
ما عاشقی کردیم و شد، لب تشنگی در رودها
وقتی برای چشم من، صف شد تمام دودها
من پابهپا با عشق تو، هر جا قدم برداشتم
گفتم که شاید هم مسیر، شد قاصد و مقصودها
ُخسران انسانها فقط، از پیچ و تاب عقل بود
در جایجای گنج دل، خوابیده مشتی سودها
مانند یک شاخه نبات، بر سفرهی عقد همه
سهم من از شادی فقط، شد بوی تند عودها
این دل شبیه قند نیست، حلش کنی در چای عقل
باید که نابودش کنی، تا ریشه گیرد بودها
وقتی تبر برداشتی، تا بشکنی بتخانه را
خود را شکن قبل از همه، قبل از همه معبودها
گویا فقط پروانهها، مجذوب گلها میشوند
عاشق شدن بد عهدی است، در قصهی محدودها
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir