روایت 20 سال برگزاری انتخابات در سرحدات شمال غربی از 78 تا 98 به روایت یک ناظر آنچه در این کتاب به نگارش درآمده، روایت یک ناظر شورای نگهبان است در خوی؛ واقع در شمال غربی کشور (نزدیک سرحدات ترکیه)، از روزهای انتخابات و صندوقهای که تکلیف داشته بر صحتوسقم روند اجرای انتخابات در آنها نظارت داشته باشد. چه آن روزی که ناظر صندوق بوده و چه روزی که مأموریت گرفته که بهعنوان ناظر ویژه برود بلوای جنوب استان آذربایجان غربی را بخواباند و چه امروز که عضو هیئت نظارت است. کلیه روایتهای این اثر نقل مستقیم وقایعی هستند که راوی شخصاً در آنها حاضر بوده است و هیچ شنیده و نقلقولی در نوشتهها نیست. همچنین روایتهای به نگارش درآمده شرح وقایعی است که قابلبیان بوده است و ناگفته پیداست که هر انتخاباتی؛ چه در ایام نامنویسی و تبلیغ و چه در روز برگزاری و شبی که نتایج اعلام میشود، پر از ناگفتههایی است که باید زمان بگذرد تا بشود در مورد بعضیهایشان کتابها نوشت.
انتخابات سال 88 پر از خاطره و مخاطره بود با آن مناظره معروف حسین و محمود در شب سالگرد امام که محمود احمدینژاد برای اولینبار مرحوم هاشمی را بهصراحت در تلویزیون رسمی نظام و در برنامه زنده، به فساد متهم کرد و یادم هست آن شب کُل مملکت دچار فَوران یک حس فروخفته شده و البته که احمدینژاد میدانست دارد چوب، در چه آتشفشانی میکند که از قِبَل آن، سبد رایش پُرتر شود و حتی در خویِ کوچکِ لب مرز غیرسیاسی ما هم مردم بعد از اتمام مناظره تا نیمههای شب توی خیابانها ریخته بودند و انگار کن خبر فتح خرمشهر را بهشان داده باشید. کِل میکشیدند و دست از روی بوق ماشین برنمیداشتند و داد میزدند و انرژی آزاد شدهشان را به هر طریقی تخلیه میکردند
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir