خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و ورود فاتحانۀ طالبان به هرات، مزارشریف و کابل جهان را در بهت فروبرد. هیچکس گویا آنچه را در تصاویر تلویزیونی میدید باور نمیکرد، گروهی شورشی بهراحتی قدرت حاکم را کنار میزدند و مردم در افغانستان مات و مبهوت به تحقق کابوسهای خود مینگریستند. دو دهه زمانی مناسب برای فراموشی فجایع گذشته نیست و حال مردم با خط رنجهای قدیمی رخبهرخ شده بودند و ناگزیر به هر دری میزدند تا پناهی برای خود بیابند. بهت دولتها نیز کم از مردم نداشت؛ تا چند ماه قبل، سناریوی پرطرفدار این بود: «آمریکا پس از هزینهکردن میلیاردها دلار، چشم روی افغانستان و اعتبار خود نخواهد بست.» بهت اولیه جای خود را به این سؤال داد که چرا هیچکس این روزها را پیشبینی نکرد؟ طالبان چگونه در بازی پنهان پیروز شد و این طالبان آیا همان طالبان پیشین است؟ آنچه بیشازپیش در آن روزها مورد تردید گرفت «شناخت» از طالبان بود.
حسن عباس، استاد برجستۀ دانشگاه دفاع ملی در واشینگتن که سابقۀ همکاری با دولتها بینظیر بوتو (1994-1996) و پرویز مشرف (1999-2001) را در کارنامه دارد، در بازگشت طالبان سعی در معرفی طالبان دارد، ولی نه آن طالبانی که تصویرش در دهۀ 1990 در اذهان به ثبت رسیده، او تأکید دارد: «خطای راهبردی کشورهای منطقه و جهان در بیقیدی، بیتوجهی و عناد در شناخت پدیدۀ شوم طالبان بوده و حال متهم به تماشای قدرتنمایی آنها در افغانستان هستند.» روایت حسن عباس از طالبان در کتاب بیش از آن که به شناخت طالبان جدید کمک کند، آینهای تمامنما از «غفلت» کشورهای همسایه و حتی جهان غرب از تغییر و تحولات در درون طالبان است.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir