عصر،زنش ترکش کرده ،رفته که رفته،برای همیشه.
تپه عمو دارد پیش چشمش در آتش می سوزد.و آن سوتر،پدرش،زمین گیر ملال ،خود را در اتاق حبس کرده،با چند قطعه از یوهان سباستین باخ.
تا حرفی سکوت طولانی این چند سال شان را نشکند؟ لابد بهتر است برود بیرون،بزند به جاده های آن شهر ساحلی ،شهر غرق در تجارت لذت.
در کثافت و نکبت.برود عاصی تا انتهای شب …
اثر دخشانی از آندری نیکولایدیس،از امیدهای آینده ادبیات بالکان،برنده جایزه ادبی اتحادیه اروپا در سال 2011.
هرکس فارغ از آن که کیست و در چه کار است،
درست مثل کابوس که ناگزیر قائم به ذات خویش است،
پیوسته به اصل و ریشه خود باز می گردد.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir