کتاب «حد و مرزت را تعیین کن تا آرامشت را بیابی» اثری نوشته «ندرا گلاور تواب» است که اولینبار در سال 2021 چاپ شد. اولین بخش از کتاب توضیح میدهد که حدومرز چه معنایی دارد، چگونه درهمشکسته میشود، و تأثیرات کوتاهمدت و بلندمدت ازبینرفتن آن چیست. نویسنده شش گونه از حدومرز را معرفی میکند - جسمی، جنسی، فکری، عاطفی، مادی، زمانی - و توصیههایی را درباره چگونگی حفظ حد و مرزهای شخصی و تشخیص تهدیدهای احتمالی ارائه میدهد. «تواب» در بخش دوم، سناریوهایی را به تصویر میکشد که در آنها، افراد باید حد و مرزهایی را برای خود تعیین کنند - از جمله با خانواده، کار، رسانههای اجتماعی - و مخاطبین را بهواسطه ارائه نمونهها و داستانهای متعدد، کاملاً با این وضعیتها آشنا میسازد. این کتاب برای افرادی که در تعیین حد و مرزهای زندگی خود با مشکل مواجه هستند، اثری دگرگونکننده خواهد بود.
این اثر از 2 بخش اصلی و 15 فصل تشکیل شده است. بخش نخست این کتاب تمرکز خود را بر شناخت مرزهای سالم ارتباطی و آگاهی از آسیبهای مخدوششدن آنها قرار داده است. این بخش را باید بهنوعی طرح مسئله در نظر بگیرید؛ بنابراین نویسنده در بخش دوم کتاب به سراغ ارائهٔ راهکارها برای برخورد با موقعیتها رفته است. او در این بخش، به طور مشخص به نهادها و موقعیتهایی که ارتباط و مرز در آنها پررنگتر میشود، اشاره کرده است؛ خانواده، روابط عاطفی، دوستی، کار، فناوری و شبکههای اجتماعی. در نهایت فصل پایانی کتاب با عنوان «چه باید کرد؟» آمده است. کتاب حد و مرزت را تعیین کن تا آرامشت را بیابی به یکی از اساسیترین نیازها در زندگی اجتماعی امروز پرداخته است؛ روابط با دیگران. این اثر بر این نکتهٔ مهم و اساسی پرداخته که چگونه میتوانیم دراینارتباط که هماکنون شکلهای پیچیدهتری هم به خود گرفته، حدومرزمان را با دیگران مشخص کنیم. نویسنده در این اثر با تعریفهایی جامع و مرتبط با واقعیت، راهی ساده و درعینحال قدرتمند برای تعیین حدومرزهایی سالم در جنبههای مختلف زندگی ارائه داده و در این مسیر نیز از آخرین دستاوردهای علمی زمان خود در حوزهٔ درمان شناختی - رفتاری بهره گرفته است. ندرا گلاور تواب (رواندرمانگر و متخصص رشتهٔ روابط) در فصلهای کتاب حاضر، با بهرهگیری از فضای روایت داستانی، شرایط و موقعیتهای زندگی واقعی و روزمره مرتبط با «ارتباط» را برای مخاطبانش برجسته کرده است. در این کتاب داستانهایی میشنوید که به شما کمک میکند درک عمیقتری از چگونگی آشکارشدن مسائل تعیین حدومرز در زندگی واقعی داشته باشید. این داستانها، داستانهایی واقعی از تعاملات نویسنده با مراجعهکنندگانش هستند.
این کتاب را به علاقمندان کتاب های روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
«وقتی دختر بزرگم حدوداً چهارماهه بود، در باشگاه ورزشی محلی خانوادگیمان شروع کرد به نشاندادن اینکه از پرستارش بدش میآید. دخترم در کل از در آغوش گرفتهشدن لذت میبرد، اما این یک نفر را در مهدکودک دوست نداشت و هروقت او را در آنجا میگذاشتیم، گریه میکرد، به حدی که مرا از کلاس ورزش بیرون میآوردند تا او را ببرم. چند روزی طول کشید تا متوجه شدم که او فقط وقتی با یک پرستار خاص است گریه میکند. بعدازاین درک، تصمیم گرفتم پیش از بردن او به مهدکودک، تماس بگیرم تا ببینم چه کسی آن روز در مهدکودک کار میکند. اگر شخصی بود که به نظر میرسید دخترم با او احساس راحتی نمیکند، پیش از رفتن به باشگاه ورزشی منتظر میماندم تا ساعت کاریاش تمام شود. دخترم در چهارماهگی ترجیحش را نشان میداد و میگفت که چه کسی را دوست دارد و چه کسی را دوست ندارد. من هم با مجبور نکردنش برای بودن در کنار افرادی که باعث ناراحتیاش میشوند، به ترجیحش احترام میگذاشتم.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir