کتاب «تازیانه‌های سلوک» نوشته حمید حسام، خاطرات و زندگی‌نامه دکتر علی آقا محمدی را روایت می‌کند؛ شخصیتی سیاسی و اقتصادی که نقش مهمی در انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران داشته است. این اثر تصویری واقعی و مستند از دوران انقلاب، دفاع مقدس و تحولات سیاسی کشور ارائه می‌دهد. در مقدمه کتاب، علی آقا محمدی خود بیان می‌کند که هدف از ارائه این خاطرات، روشنگری برای آیندگان و نشان دادن نقش مجاهدان راه خدا در چهل سال گذشته است. نویسنده، حمید حسام، با نثری روان و دلنشین این خاطرات را به رشته تحریر درآورده است. کتاب شامل روایت‌هایی از مبارزات سیاسی، زندان‌ها، فعالیت‌های انقلابی و دوران پس از انقلاب است و نشان‌دهنده دغدغه‌های یک رجل سیاسی است که در عین حال با صراحت و صداقت به بیان واقعیت‌ها می‌پردازد. عنوان «تازیانه‌های سلوک» نمادی از سختی‌ها و مبارزات طولانی مسیر سلوک سیاسی و اجتماعی است. این کتاب برای علاقه‌مندان به تاریخ انقلاب اسلامی، زندگی سیاسیون و فعالان اقتصادی نظام و همچنین کسانی که به مطالعه خاطرات مستند و تحلیلی علاقمندند، منبعی ارزشمند و خواندنی است.

درباره کتاب «تازیانه‌های سلوک» 

در کتاب «تازیانه‌های سلوک» جنبه‌های متعددی از زندگی و شخصیت دکتر علی آقا محمدی بیان شده است که به این شرح است: زندگی سیاسی و انقلابی: کتاب خاطرات دکتر علی آقا محمدی را از دوران استبداد ستمشاهی تا پیروزی انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس روایت می‌کند و نقش او را به عنوان یک رجل سیاسی و اقتصادی برجسته در تحولات انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران نشان می‌دهد. مبارزات و زندان: در کتاب به سختی‌ها و شکنجه‌هایی که دکتر محمدی در زندان‌های رژیم پهلوی تحمل کرده است، اشاره شده است. روایت‌هایی از شکنجه‌های جسمی و روحی، از جمله ضرب و شتم و شکنجه‌های سخت در کمیته مشترک ضد خرابکاری، بیان شده که نشان‌دهنده صلابت و مقاومت اوست. تعهد و ایمان: دکتر محمدی در مواجهه با سختی‌ها و شکنجه‌ها، با توسل به اعتقادات دینی و ایمان خود، استقامت می‌کند و این جنبه از شخصیت او به عنوان فردی متدین و پایبند به ارزش‌های اسلامی برجسته شده است. نقش در نظام جمهوری اسلامی: او به عنوان رئیس گروه اقتصادی دفتر مقام معظم رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در بخش‌های کلیدی نظام نقش داشته و این جایگاه‌ها در کتاب به تصویر کشیده شده است. شخصیتی صادق و شفاف: در مقدمه کتاب و روایت‌ها، دکتر محمدی به صداقت و شفافیت در بیان خاطرات و واقعیت‌ها تأکید دارد و هدف خود را روشنگری برای آیندگان و نشان دادن نقش مجاهدان راه خدا بیان می‌کند. نسل و دوره تاریخی: کتاب «تازیانه‌های سلوک» شناسنامه نسل سربلندی است که در فضای منبرهای امام حسین(ع) رشد کرده و در برابر استبداد و ظلم قیام کرده‌اند؛ این نکته نشان‌دهنده تعلق تاریخی و فرهنگی دکتر محمدی به نسلی است که در سخت‌ترین شرایط انقلاب و جنگ فعالیت کرده است. این جنبه‌ها در کنار روایت‌های مستند و دقیق، تصویری جامع و انسانی از دکتر علی آقا محمدی ارائه می‌دهد که هم مبارزی مقاوم و متدین است و هم مدیری کارآمد و سیاستمداری متعهد به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی.

خواندن کتاب «تازیانه‌های سلوک» را به چه کسانی توصیه می‌کنیم؟

علاقه‌مندان به تاریخ انقلاب اسلامی ایران و دفاع مقدس که می‌خواهند تصویری واقعی و مستند از مبارزات سیاسی و اجتماعی پیش از انقلاب و دوران جنگ تحمیلی داشته باشند. کسانی که به مطالعه خاطرات و زندگی‌نامه رجال سیاسی و انقلابی، به ویژه دکتر علی آقا محمدی، علاقه‌مندند و می‌خواهند با تجربه‌های سخت و شکنجه‌های دوران ستمشاهی آشنا شوند. نوجوانان و جوانانی که می‌خواهند با نسل سربلند و مؤمن انقلاب اسلامی، سختی‌ها و رشادت‌های آنان را بهتر بشناسند و از آن الهام بگیرند. پژوهشگران و دانشجویانی که به دنبال منابع دست اول و مستند درباره تاریخ معاصر ایران، مبارزات انقلاب و نقش فعالان سیاسی در آن دوره هستند. مخاطبانی که به روایت‌های انسانی، صادقانه و با نثری روان و دلنشین از زندگی سیاسیون و رزمندگان دفاع مقدس علاقه دارند. این کتاب با روایت دقیق و مستند خاطرات دکتر علی آقا محمدی، تصویری زنده از مقاومت، ایمان و فداکاری نسل انقلاب ارائه می‌دهد و برای هر کسی که می‌خواهد تاریخ انقلاب و دفاع مقدس را از زبان یکی از فعالان آن دوران بشنود، منبعی ارزشمند است.

در بخشی از کتاب «تازیانه‌های سلوک» می‌خوانیم

«چشم و چالم سیاه و دهانم که پر از خون شد روی زمین کشیدنم و در محوطه استوانه‌ای زندان کمیته مشترک مجبورم کردند که روی یک چارپایه چوبی بایستم. دست‌هایم را با طناب به دور نرده آهنی بستند. مثل کسی را که دار می‌زنند، صندلی زیر پایم را کشیدند و محمدی جلاد تازه دست به کابل برد. برای اولین بار از سر درد ناله و فریاد زدم هیچ چیز جلودارش نبود میزد تا خسته می‌شد و برای رفع خستگی سوزن تیز و بلندی را زیر ناخنم می‌کرد که درد تا ته استخوانم را می‌سوزاند. به ذهنم آمد که در دل توسلی به حضرت زهرا سلام الله علیها داشته باشم. توی حال خوبی رفتم و اتفاقاً روضه کار خودش را کرد به گریه افتادم چه گریه‌ای! »