آیا اعتبار قوانین در گرو وجود قانون طبیعت است که همهٔ قوانین دیگر باید بر پایهٔ آن وضع شوند؟ آیا چنین قانونی وجود دارد و میتوان آن را کشف کرد؟ این پرسشها دیرزمانی ذهن فیلسوفان بسیاری را به خود مشغول کرده بود و جان لاک در این رساله که در سالهای جوانیاش نوشته است کوشیده این پرسشها را پاسخ دهد. اگر بنیاد شناخت آدمیان، چنان که لاک میگوید تجربهٔ حسی است و بنابراین اگر ممکن نیست چنان که پیشینیان میگفتند خداوند این قانون را بسان ایدهٔ فطری در جان ما نهاده باشد یا از طریق سنت به ما رسیده باشد، پس خاستگاه آن کجاست؟ از دیگر سو اگر قانون طبیعت وجود نداشته باشد بنیاد اخلاق، حق طبیعی (بهویژه مالکیت خصوصی) و قانونگذاری وضعی را در کجا باید یافت؟ لاک در این رساله بیش از آن که بگوید قانون طبیعت چیست، با رهیافتی تجربهگرایانه بهنقد انگارههای گوناگون این قانون میپردازد. این رساله در برگیرندهٔ نطفهٔ بسیاری از اندیشههای پسین لاک بهویژه در سپهر فلسفهٔ سیاسی است. اینک جالب است بدانیم او چه دگرگونیهایی در نظریههای قانون طبیعی ایجاد کرده که در نگر ورزیهای فیلسوفان پیش از او بهویژه در سپهر حق طبیعی نقشی بنیادی میآفریده است و افزون بر این لازم است بدانیم لاک که امروزه او را در مقام فیلسوفی تجربهگرا و مدرن میشناسیم، دربارهٔ موضوعی چون قانون طبیعت چه میگوید؛ موضوعی که فیلسوفان مدرسی با ارجاع به بحثهای الاهیاتی و باتکیهبر سنت مسیحی آن را تبیین میکردند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir