کتاب به دور از تنش نوشتهی ندرا گلاور تواب اثری روانشناختی دربارهی مدیریت روابط ناسالم خانوادگی است. این کتاب، که در لیست پرفروشترینهای نیویورک تایمز قرار دارد، به بررسی مشکلاتی میپردازد که ممکن است در یک خانوادهی ناکارآمد وجود داشته باشد و راهکارهایی عملی برای عبور از آسیبهای روحی و بهبود روابط ارائه میدهد. نویسنده، بهعنوان یک درمانگر و مشاور خانواده، ابزارهایی ساده اما مؤثر در اختیار مخاطب میگذارد تا بتواند الگوهای ناسالم را بشناسد، از چرخههای معیوب رها شود و مسیر رشد فردی خود را پیدا کند.
کتاب به دور از تنش بر اساس این واقعیت بنا شده که روابط خانوادگی تأثیر عمیقی بر سلامت روان و تعاملات اجتماعی ما دارند. برخی افراد خانوادهای حمایتی و دلگرمکننده دارند، در حالی که برخی دیگر از درگیریهای خانوادگی، والدین غایب یا کنترلگر، و احساس نادیده گرفته شدن رنج میبرند. این کتاب به افراد کمک میکند تا تصمیم بگیرند که آیا باید روابط خود را با اعضای خانواده حفظ کنند، تغییر دهند، یا در مواردی حتی قطع کنند.نویسنده موضوعاتی چون وابستگی ناسالم، آسیبهای دوران کودکی، اعتیاد در خانواده، والدین سختگیر یا کنترلگر، و مدیریت احساسات در تعاملات خانوادگی را بررسی میکند. او به مخاطب میآموزد که چگونه مرزهای سالمی را در روابط خود تعیین کند، با چالشهای عاطفی کنار بیاید، و در صورت لزوم، ارتباطات ناسالم را با کمترین آسیب قطع کند. در نهایت، این کتاب نهتنها به شناسایی مشکلات کمک میکند، بلکه راهی برای بازیابی صدای ازدسترفتهی فرد در یک خانوادهی پرتنش نشان میدهد.
این کتاب برای هر فردی که درگیر مشکلات خانوادگی است یا میخواهد روابط خود را بهبود ببخشد، مفید خواهد بود. اگر احساس میکنید که روابط خانوادگی شما پرتنش است، اگر در تعیین مرزهای شخصی با مشکل مواجه هستید، یا اگر به دنبال روشهایی برای حل تعارضات درون خانواده هستید، به دور از تنش راهنمایی ارزشمند برای شما خواهد بود. همچنین، خواندن این کتاب برای مشاوران، روانشناسان، و افرادی که به مباحث سلامت روان علاقه دارند، توصیه میشود.
بعداز مرگ پدربزرگ آوری، آلبرت، خانواده در شرف فروپاشی قرار گرفت، چراکه نام برخی از عموها و پسرعموهای او در وصیتنامه ذکر نشده بود. از کسانی که نامشان در وصیتنامه قید شده بود انتظار میرفت سهم ارث خود را با افرادی که از وصیتنامه حذف شده بودند تقسیم کنند. وضعیت اسفناکی بود.برای سالها همه تصور میکردند آلبرت هر پنج فرزندش را دوست دارد، اما حالا مشخص شد که دختر و پسر بزرگش فرزندان محبوب او بودند. وقتی که زنده بود، به هر پنج فرزند خود هدایای نقدی میداد، اما در وصیتنامهاش فقط برای دو فرزند ارشدش و دو نوه از دوازده نوه وجوه و دارایی باقی گذاشت.پساز مرگ آلبرت، اعضای خانواده دیگر تعطیلات را با هم سپری نمیکردند، چراکه همه دربارهی وصیتنامه بحث میکردند. پدر آوری فرزند وسط خانواده بود. او ارتباط خودش با دو خواهر کوچکترش را قطع کرد. آوری ارتباطی قوی با پدربزرگش نداشت. برای همین وقتی نام او در وصیتنامه ذکر نشد، چندان تعجب نکرد. او نمیتوانست درک کند که چرا پدر و خالههایش بهخاطر خانوادهی خود این اختلافات را کنار نمیگذارند. آوری وصیتنامه را انتخاب پدربزرگش میدید، اما میدانست که در صورت بیان این موضوع از خانواده طرد خواهد شد.آوری زمان زیادی را با عموزادهها و عمههایش میگذراند، اما حالا این اختلافات برقراری ارتباط را برای او دشوار کرده بود. او نمیخواست طرف کسی را بگیرد و درعینحال به دزدکی صحبتکردن با بستگانش تمایلی نداشت. هر وقت که با عمههایش صحبت میکرد، زمان به غیبت دربارهی خواهر و برادر بزرگترشان سپری میشد.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir