زن جوان و موفقی در طول زندگی خود بیهیچ دلیل روشنی بارها با علائم افسردگی دست و پنجه نرم میکند ؛ وضعیت سردرگم کنندهای دارد که در آن با وجود اینکه دلش میخواهد بمیرد ولی هوس دوکبوکی هم میکند و سرانجام برای پایان دادن به این کابوس از روان پزشک کمک میگیرد.
این کتاب گفت و گوهای میان نویسنده و روانپزشکش در جلسات مشاوره ، یادداشتهایش دربارهی سوژههای مورد بحث در هر جلسه و پینوشتی درباره زندگی بعد از دوره درمانی او را در بر میگیرد. این کتاب پر از تأملات صادقانه و جالب است. بک سهی رونوشتهای شخصی خود از جلسات درمانیاش را درحالیکه با افسردگی و اضطراب دستوپنجه نرم میکرد با شما به اشتراک میگذارد.
خواندن این کتاب به هر کسی که در طی روز احساس ناامیدی و تنهایی میکند پیشنهاد می شود .
کمی افسرده
• آیا من یک دروغگوی بیمارم؟
• همیشه زیرنظرم
• ارادهام برای خاص بودن اصلاً چیز خاصی نیست
• این عزتنفس وامانده
• چه کار کنم که خودم را بهتر بشناسم؟
• وضع قانون، قضاوت، سرخوردگی، تسلیم
• عوارض جانبی دارو
• وسواس ظاهری و اختلال شخصیت نمایشی
• چرا از من خوشت میآید؟
• قشنگ به نظر نمیرسم
• کف دریا
• سخن پایانی
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir