کتاب پیوندهای بریده تفسیری از سوره همزه است که به بررسی آثار فردی و اجتماعی عیبجویی، تحقیر، تکبر و ثروتپرستی میپردازد. این اثر بخشی از مجموعه تفاسیر «تطهیر با جاری قرآن» است و با تحقیق و ویرایش تازهای ارائه شده است. نویسنده در این کتاب به تحلیل عمیق سوره همزه میپردازد و نشان میدهد که عیبجویی و تحقیر دیگران، نه تنها به تزلزل پیوندهای اجتماعی منجر میشود، بلکه باعث نفی واقعیتها و ایجاد گسست در روابط انسانی میگردد.
کتاب به این نکته تأکید میکند که تا زمانی که انسان امنیت و آرامش خود را در داراییهای مادی جستجو کند و تحقیر و تکبر را به عنوان پشتوانه قدرت خود بپذیرد، نه تنها به آرامش نخواهد رسید، بلکه رنج و عذاب را برای خود و دیگران فراهم میآورد و روابط انسانی را آلوده میکند.
خواندن این کتاب به علاقهمندان به تفسیر قرآن که به مطالعه و فهم عمیقتر از آیات قرآن و معانی آنها علاقهمند هستند و میخواهند با تحلیلهای اجتماعی و روانشناختی آشنا شوند، دانشجویان و پژوهشگران علوم دینی، افراد جویای آگاهی اجتماعی که به دنبال درک بهتر از مسائل اجتماعی و فرهنگی زمانه خود هستند و میخواهند از تجربیات تاریخی و دینی بهرهمند شوند، فعالان اجتماعی و فرهنگی که در زمینههای اجتماعی و فرهنگی فعالیت میکنند و به دنبال راهکارهایی برای بهبود روابط انسانی و اجتماعی هستند و هر کسی که به مطالعه تاریخ، فرهنگ و تحلیل اجتماعی علاقهمند است، میتواند از این کتاب بهرهمند شود و به تفکر در مورد وضعیتهای اجتماعی و فردی خود بپردازد پیشنهاد میشود.
«آدمی نمیتواند خوراکش را بلافاصله در طبیعت بیابد؛ چون وضع گوارشی او با این خوراکهای طبیعی هماهنگی ندارد و بر فرض هماهنگی و کفایت خوراکهای طبیعی، در تمامی فصول، اینها بهدست نمیآید. پس آدمی ناچار از کشت و برداشت و انبارداری و سپس دستاس و طبخ و سوخت و ساز است. آدمی نمیتواند برای لباس و پوشش در برابر سرما و گرما به پوست و موی تنش کفایت کند. آدمی نمیتواند در برابر آفتها و دشمنهای طبیعی ریز و درشت خود، به غریزه خود تکیه کند. پس به تجربهها و طبابتها نیازمند است. آدمی برای تأمین غریزه و پرورش نسل خود به دیگران محتاج است. خوراک و پوشاک و سلامت و نسل آدمی و حرث و نسل او بهطور طبیعی و با سیستم غریزی تأمین نمیشود؛ پس ناچار به کمک دیگران، به تجربه دیگران، به دانش و تقسیم کار، روی میآورد. گذشته از این نیازهای طبیعی و ضعفها و ناتوانیها که انسان را به جمع میکشاند، انسان بر اساس ترکیب خاص خودش که از حس و حافظه و هوش و وهم و خیال و فکر و عقل و عواطف و احساسات تشکیل میشود، بهترطلبی و بیشترطلبی و تنوعطلبی را هم دارد و همین ترکیب نیازآفرین، انسان را به تولید و روابط تولیدی میکشاند و او را به قراردادهای اجتماعی و تعهد و مسئولیت میخواند. پس نیازها و ترکیب خاصِ نیازآفرین انسان، اساس اجتماع و قرارداد و تولید و روابط تولیدی است؛ درحالیکه ترکیب افراد این اجتماع هم میتواند طبیعی و یا بر اساس انتخاب و اعتقاد و ائتلاف صورت بگیرد؛ چون عنصر آرزو و آرمان و هدف، در ترکیب خاص انسان ریشه دارد. پس آدمها بر اساس استعدادهای پیچیده و ترکیب خاصشان، نیازهای گستردهتر مییابند؛ نیازهایی که یک فرد برای تأمین آن کافی نیست و ناچار به جمع میپیوندد. و این داستان حتی در جوامع حیوانی مثل کندو و... که با این پیچیدگی استعدادها و ترکیب خاص و آرزو و هدف هم همراه نیستند، جریان دارد. هنگامی که نیازِ خوراک در اجتماع زنبورها از سطح طبیعی فراتر رفت و آنها نتوانستند بلافاصله این نیاز را از طبیعت تأمین کنند و محتاج عسل و شیرهای شدند که باید آن را بسازند، ناچار تقسیم کار و تشکیلات اجتماعی شکل میگیرد و برای تحلیل باید جلوتر از این روابط تولیدی را جستوجو کرد و به ترکیبی روی آورد که به نظام تولیدی و روابط تولیدی و یا نظام اجتماعی و قراردادهای اجتماعی میانجامد.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir