درمان افسردگی بالینی و غیربالینی با رفتاردرمانی عقلانی هیجانی

کتاب درمان افسردگی بالینی و غیربالینی با رفتار‌درمانی عقلانی هیجانی (REBT) نوشته‌ی گروهی از متخصصان روان‌شناسی شامل دایانا کاندی، سیمونا استفان، فلیسیا ایفتن، سیلویا ماتو، کریستینا موگاس و دنیل دیوید است و با ترجمه‌ی اصغر کریمی و صدیقه احمدی از سوی نشر روان‌شناسی و هنر منتشر شده است. این اثر بر پایه‌ی روش REBT، یکی از شناخته‌شده‌ترین رویکردهای درمانی در حیطه‌ی اختلالات روان‌شناختی، به بررسی دقیق و کاربردی افسردگی در دو سطح بالینی و غیربالینی می‌پردازد.

درباره کتاب درمان افسردگی بالینی و غیربالینی با رفتار‌درمانی عقلانی هیجانی (REBT)

کتاب از سه فصل اصلی تشکیل شده است. فصل اول به معرفی رفتاردرمانی عقلانی هیجانی (REBT) می‌پردازد و مدل معروف ABC را به‌عنوان مبنای نظری درمان شرح می‌دهد. در این فصل، خواننده با مفاهیم بنیادینی همچون باورهای غیرعقلانی، هیجانات ناکارآمد و شیوه‌ی به چالش کشیدن آن‌ها آشنا می‌شود.
در فصل دوم، تمرکز بر درمان اختلال افسردگی اساسی در بزرگسالان است. نویسندگان با استفاده از اصول REBT و تلفیق آن با درمان شناختی رفتاری (CBT)، راهکارهایی را ارائه می‌دهند که از نظر بالینی اثربخشی بالایی دارند. این فصل شامل نمونه‌هایی از باورهای منفی رایج در افسردگی، تکنیک‌های مقابله‌ای، گفت‌وگوهای درمانی و نیز روند تغییر شناختی در مراجع است.
فصل سوم به درمان افسردگی در کودکان و نوجوانان اختصاص دارد. این بخش با زبانی روشن و همراه با مثال‌های عینی نشان می‌دهد که چگونه می‌توان مفاهیم REBT را با توجه به سن، درک و زبان کودکان و نوجوانان به کار گرفت. نکته‌ی مهم این فصل آن است که درمان افسردگی در این گروه سنی مستلزم انعطاف‌پذیری بیشتر و بهره‌گیری از تکنیک‌های خلاقانه‌تر است.
در مجموع، این کتاب تلاش دارد تا مفاهیم پیچیده‌ و علمی را با ساختاری منظم و مثال‌های ملموس، برای درمانگران قابل استفاده کند.

خواندن کتاب درمان افسردگی بالینی و غیربالینی با رفتار‌درمانی عقلانی هیجانی (REBT) را به چه کسانی توصیه می‌کنیم

این کتاب برای دانشجویان روان‌شناسی، مشاوران، روان‌درمانگران، روان‌پزشکان و درمانگران شناختی رفتاری توصیه می‌شود. همچنین برای کسانی که در زمینه درمان اختلالات خلقی، به‌ویژه افسردگی، فعالیت دارند و به دنبال استفاده از رویکردی علمی، ساختاریافته، نسبتاً کم‌هزینه و مؤثر هستند، منبعی مفید به شمار می‌رود. درمانگران فعال در حوزه کودک و نوجوان نیز می‌توانند از فصل سوم این کتاب بهره‌مند شوند.

در بخشی از کتاب درمان افسردگی بالینی و غیربالینی با رفتار‌درمانی عقلانی هیجانی (REBT) می‌خوانیم:

«اختلال‌های افسردگی شایع‌ترین و ناتوان‌کننده‌ترین موقعیت‌های بالینی هستند که از بین آنها بیشترین تشخیص به اختلال افسردگی اساسی اختصاص دارد. علائم اصلی اختلال افسردگی اساسی خلق منفی مداوم و/یا فقدان علاقه و لذت نسبت به فعالیت‌های لذت‌بخش قبلی، فقدان اشتها، اختلال خواب، عزت‌نفس پایین، تمایل به خودکشی، خستگی مفرط، تردید، مشکل در تمرکز، و غیره هستند. میزان شیوع افسردگی اساسی در یک سال در آمریکا از سه تا ده درصد (کسلر و برومت، 2013) و در اروپای غربی پنج درصد (اولسن و همکاران، 2012)، و شیوع آن در کل زندگی بیش از 15 درصد (کسلر و همکاران، 2003) است. به گفتۀ سازمان جهانی بهداشت تا سال 2030 اختلال افسردگی اساسی رایج‌ترین بیماری خواهد بود (ماترز و لانکار، 2006) که هم خود بیماری و هم هم‌ابتلایی‌هایش هزینه‌های شخصی و اجتماعی گزافی در پی خواهند داشت (گرینبرگ، فورنییر، سیسیتسکی، پایک و کسلر، 2015). براین‌اساس، در آمریکا هزینۀ ناشی از افسردگی از سال 2000 تا 2015 تا 21 درصد افزایش یافت که حدود 50% آن هزینه‌های کاری و 45% آن هزینه‌های مستقیم است.»