یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!
فرصت دارید این کتاب ارزشمند را تهیه کنید!
در صورت تأخیر یا تغییر قیمت در تامین کتاب، اطلاعرسانی خواهد شد.
معرفی کتاب
کتاب «نشد پروانهی باغ تو باشم»، مجموعه اشعار ظاهر سارایی، شاعر برجستهی کُرد ایرانی و یکی از پیشگامان جریان شعر پیشرو ایلام در دههی 60 و 70 شمسی است. سارایی با خلق آثار خود توانست طیف وسیعی از مخاطبان را با خود همراه سازد و نقش چشمگیری در غنای شعر کردی و فارسی ایفا کرد؛ این مجموعه شعری است که فراتر از احساسات صرف، به کاوش در مفاهیم عمیق فلسفی، عرفانی و معرفتی میپردازد و دال مرکزی آن «حیرت» است. مؤلفههای ادبی برجستهای نظیر تصویرسازیهای نو و ایهامهای زیبا، ثبت لحظات تأثیرگذار، مواجههای خاص و اندیشمندانه با مفهوم عشق، و وجود سکوت بهعنوان یک بحث عرفانی در آثار او، این کتاب را به اثری ممتاز و قابل تأمل در ادبیات معاصر تبدیل کرده است.
این مجموعه شعر، محلی برای تلاقی عواطف و اندیشههای فلسفی شاعر است. ظاهر سارایی که بخش قابل توجهی از وقت خود را صرف تعلیم، تربیت و آموزش کرده، تأثیر مطالعات عمیق خود را در رگههای پیدای فلسفی آثارش نمایان ساخته است.
از مهمترین مؤلفههای ادبی و سبکی این مجموعه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
دال مرکزی حیرت و سکوت: مفهوم «حیرت» به عنوان دال اصلی و وجود «سکوت» به مثابه یک بحث معرفتی و عرفانی، به اشعار او عمق ویژهای بخشیده است.
تأثیرپذیری و ارجاعات: تعلق خاطر شاعر به سهراب سپهری و وجود ترکیبهای سپهریوار در کنار ارجاعات هوشمندانه به چهار شاعر بزرگ معاصر و کلاسیک (شاملو، اخوان ثالث، ابتهاج و حافظ) نشاندهندهی آگاهی کامل او از تاریخ ادبیات است.
ابداع سبکی: یکی از ابداعات بیسابقهی سارایی که در این مجموعه به چشم میخورد، استفاده از تضمین در قالب شعر نیمایی است که یک حرکت نوآورانه در ساختار این نوع شعر محسوب میشود.
بریدهی کتاب با مضامینی چون «حفرههای خالی»، «خالی پوشالی» و «مسیحی خسته از دجالی خود»، فضایی آمیخته با استعارههای مذهبی و بیانگر بحرانهای درونی و جستجوی معنا در هیاهوی جهان ارائه میدهد.
این کتاب به علاقهمندان به شعر معاصر با رویکرد فلسفی و عرفانی، پژوهشگران ادبیات معاصر ایران و ایلام، و دوستداران نوآوریهای سبکی در شعر نیمایی توصیه میشود.
پرم از حفرههای خالی خود/ پرم از خالی پوشالی خود/ گشوده لب به اقراری غمانگیز/ مسیحی خسته از دجالی خود/ مرا بردی به مرداب هیاهو /تو ای اندیشه با سیالی خود