کتاب پسانداز پرماجرا نوشتهی براک کول و ترجمهی علی اسماعیلپور، یکی از آثار موفق در حوزهی آموزش سواد مالی به کودکان و نوجوانان است که توسط انتشارات بورس و در قالب مجموعهی «کندو» منتشر شده است. این کتاب در فضای داستانی و با روایتی جذاب، مفاهیم مهمی مانند مدیریت مالی، پسانداز، تصمیمگیری درست و پرهیز از فریبکاری را به زبان ساده و کودکپسند آموزش میدهد. در ردهبندی کتابهای سواد مالی، پسانداز پرماجرا جایگاه ویژهای دارد و به عنوان یکی از نخستین و مؤثرترین کتابها در این زمینه معرفی شده است.
ماجرای این کتاب دربارهی دو خواهر و برادر است که تصمیم میگیرند پسانداز خود را برای خرید چیز مفیدی خرج کنند. آنها در مسیر تصمیمگیری خود با موقعیتهای مختلفی مواجه میشوند و هر بار با چالشهای تازهای روبهرو میگردند؛ از مشاورههای اشتباه گرفته تا وسوسههای اطرافیان. در هر بخش از داستان، وقتی نتیجهای که انتظار داشتند حاصل نمیشود، تصمیم خود را بازنگری میکنند و انتخاب بهتری جایگزین میسازند.
نویسنده با زبانی شیرین و طنزی زیرپوستی، مفاهیم مهمی مثل آسیبپذیری پساندازهای ناآگاهانه، لزوم دقت در مشورت گرفتن، و بهرهبرداری هوشمندانه از فرصتها را به تصویر میکشد. داستان در نهایت به ما میآموزد که حتی شکستهای اولیه میتوانند به فرصتی تازه تبدیل شوند، اگر از آنها درست استفاده کنیم؛ درست همانطور که فایدهی بوقلمون برای زن صاحبخانه بیشتر از چیزی بود که بچهها تصور میکردند.
همچنین در آغاز هر بخش، نویسنده بدون شعار دادن، کودکان را با مفاهیمی مثل ارزش پول، انتخاب درست، و قدرت تحلیل شرایط آشنا میکند. ساختار داستان طوری است که مخاطب کودک بهصورت ناخودآگاه با اصول پایهی مدیریت مالی آشنا میشود، بیآنکه احساس کند در حال آموزش دیدن است.
پسانداز پرماجرا کتابی است که بهویژه برای کودکان و نوجوانان 7 تا 12 سال نوشته شده، اما والدین، مربیان و معلمان نیز میتوانند از آن بهرهی آموزشی ببرند. این اثر به خانوادهها کمک میکند تا گفتوگویی هدفمند دربارهی پول و انتخابهای مالی با فرزندان خود آغاز کنند. همچنین برای مدارس و مراکز آموزشی که به دنبال منابعی برای ارتقاء سواد مالی نسل نو هستند، گزینهای کاربردی و موثر به شمار میرود.
پرندهفروش گفت: آهان! اگه میخوای یه شام مناسب داشته باشی و پولت رو هم پسانداز کنی، من میتونم بهت بگم چطور این کار رو انجام بدی.
بابا گفت: چطوری؟!! پرندهفروش هم جوابش را داد.
وقتی بابا به خانه برگشت، مامان با تعجب گفت: این چیه دیگه؟
بابا جواب داد: این؟ این یه بوقلمونه، از پرندهفروشی خریدمش. میتونیم تا عید صبر کنیم که بزرگ بشه و با اون یه شام حسابی درست کنیم. فکر خوبیه برای اینکه پسانداز داشته باشیم.
- ولی کجا نگهش داریم؟ چی بهش بدیم بخوره؟ وای! چه کاری کردی؟ پولمون رو هدر دادی، اون هم دقیقا قبل از عید.
-عزیزم! یه کم صبر داشته باش. مرغ فروش بهم گفت میتونه توی یه جعبه تو آشپزخونه زندگی کنه و تهمونده غذاها رو هم بخوره. اون میتونه بدون هیچ هزینهای بزرگ و چاق و چله بشه. فقط صبر داشته باش، خودت میبینی.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir