به نام خدا

یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!

02191306290
ناموجود
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید زنگوله را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
موجود شد باخبرم کن

کتاب‌های مشابه







مردی که همه چیز می‌دانست









آیکون توضیحات کتاب

معرفی کتاب

کتاب «مردی که همه چیز می‌دانست» نوشته مریم بصیری، نخستین رمان تاریخی درباره زندگی امام محمد باقر (ع) است که بر اساس مستندات تاریخی معتبر نگاشته شده است. این اثر در قالب داستانی و با زاویه دید دانای کل غیرمحدود، زندگی خانوادگی، اجتماعی و علمی امام پنجم شیعیان را در دوران پرآشوب دهه 110 هجری روایت می‌کند. در این کتاب به چالش‌های امام محمد باقر (ع) در برابر غلوکنندگان، فرقه‌های مختلف و حاکمان ظالم بنی‌امیه پرداخته شده است که با استفاده از علم و هنر به مبارزه با جهل و تحریف دین می‌پرداختند. همچنین، داستان شامل شخصیت‌هایی مانند زن جادوگر است که با حیله‌گری قصد فریب مردم را داشتند. شیوه تدریس امام در این دوران بیشتر مبتنی بر پرسش و پاسخ بوده و نویسنده این شیوه را در دیالوگ‌ها و منولوگ‌های کتاب به تصویر کشیده است. کتاب در 10 فصل و با قلمی شیوا، ریتمی گیرا و داستانی زیبا، فضایل، کرامات و مبارزات امام محمد باقر (ع) را به تصویر می‌کشد. این اثر برای بزرگسالان نوشته شده و از منابع تاریخی معتبری مانند تاریخ طبری و منتهی‌الآمال بهره گرفته است. این کتاب به علاقه‌مندان به تاریخ اسلام، زندگی ائمه معصومین، پژوهشگران ادبیات دینی و کسانی که به رمان‌های تاریخی با مستندات دقیق علاقه دارند، توصیه می‌شود.

درباره کتاب «مردی که همه چیز می‌دانست» 

کتاب «مردی که همه چیز می‌دانست» روایت داستانی و تاریخی زندگی امام محمد باقر (ع) است که بر اساس مستندات معتبر تاریخی نوشته شده و در قالب رمان تاریخی به جنبه‌های مختلف زندگی این امام بزرگوار می‌پردازد. در این کتاب داستان‌های واقعی و تاریخی متعددی درباره امام محمد باقر (ع) روایت می‌شود که از جمله آن‌ها می‌توان به این موارد اشاره کرد: مبارزه امام با غلوکنندگان و فرقه‌های مختلفی که در آن زمان با سحر، حیله و ادعای پیامبری یا الوهیت مردم را فریب می‌دادند و تلاش امام برای اصلاح عقاید و تثبیت اسلام ناب. شرح زندگی خانوادگی و اجتماعی امام، از جمله رفتار و گفتار ایشان با همسران، فرزندان، بستگان، دوستان، دشمنان، کنیزان و غلامان که ابعاد انسانی و اخلاقی شخصیت امام را نشان می‌دهد. مواجهه امام با رهبران فرقه‌های انحرافی و نحوه پاسخگویی علمی و منطقی ایشان به شبهات و بدعتها. روایت‌هایی از کرامات و فضایل امام، مانند حکایتی که در آن امام به درخواست شاگردی، اسم اعظم را به او می‌آموزد و تجربه‌ای معنوی و خارق‌العاده رخ می‌دهد. نمایش شیوه تدریس امام محمد باقر (ع) که بیشتر مبتنی بر پرسش و پاسخ بوده و در کتاب به صورت دیالوگ‌ها و منولوگ‌های جذاب به تصویر کشیده شده است. شرح شرایط سیاسی و اجتماعی دوران امامت امام در دهه 110 هجری که همزمان با حکومت خلفای بنی‌امیه بود و فضای پرتنش و پرافتراق آن زمان را نشان می‌دهد. پرداختن به نقش امام در تقویت اسلام و تشیع و مقابله با بدعتها و فرقه‌های رایج آن دوران. این روایت‌ها با هدف ارائه تصویری روشن‌تر و انسانی‌تر از امام محمد باقر (ع) و نشان دادن رسالت علمی، فرهنگی و اجتماعی ایشان در شرایط سخت تاریخی نوشته شده‌اند و خواننده را با جنبه‌های کمتر شناخته شده زندگی امام آشنا می‌کنند.

خواندن کتاب «مردی که همه چیز می‌دانست» را به چه کسانس توصیه می‌کنیم؟

علاقه‌مندان به تاریخ اسلام و زندگی ائمه معصومین، به‌ویژه امام محمد باقر (ع) که می‌خواهند تصویری مستند و داستانی از زندگی، فضایل و مبارزات این امام بزرگوار داشته باشند. پژوهشگران و دانشجویان رشته‌های ادبیات دینی، تاریخ اسلام و مطالعات فرهنگی که به دنبال منابع دقیق و مستند درباره دوران امامت امام محمد باقر (ع) هستند. خوانندگان بزرگسال که به رمان‌های تاریخی با مستندات معتبر علاقه‌مندند و می‌خواهند با فضای اجتماعی، سیاسی و دینی دهه 110 هجری آشنا شوند. مربیان، معلمان و فعالان فرهنگی که می‌خواهند مفاهیم دینی، اخلاقی و تاریخی را به شکل داستانی و جذاب برای مخاطبان خود ارائه دهند. کسانی که به داستان‌های دارای جنبه‌های علمی، اخلاقی و معنوی علاقه دارند و می‌خواهند با شیوه تدریس پرسش و پاسخ امام محمد باقر (ع) آشنا شوند. این کتاب با قلم شیوا، روایت گیرا و استفاده از منابع تاریخی معتبر، مرجعی مفید و جذاب برای شناخت ابعاد مختلف زندگی و زمانه امام محمد باقر (ع) است.

در بخشی از کتاب «مردی که همه چیز می‌دانست» می‌خوانیم

«از زمان نماز عشا گذشته بود و چراغ‌های خانه یک‌به‌یک خاموش می‌شدند. جعفر مثل هرشب رختخواب پدرش را در اتاق خودش پهن کرده بود. دیروقت بود اما امام در زمان همیشگی به خانه بازنگشته بود. بیم آن داشت مبادا دشمنان و جاسوسان گزندی به او برسانند. دیده بود غُلوگویان همه‌جا در پی پدرش هستند. گاه بر گردش جمع می‌شدند و درخواست معجزه می‌کردند. گاه او را لعن و عموزادگانش را مدح می‌کردند. ام‌فروه یک سوی ایوان چشم‌به‌راه ایستاده و فاطمه در سوی دیگر ایوان نشسته بود و به شوهرش می‌نگریست و به چشم‌های درشت و ابروان کشیده‌اش. افلح که در را باز کرد، جعفر با چراغی از خانه بیرون رفت. کسی در کوچه نبود و کنار مسجدالنّبی چند رهگذر با شرطه مسجد سخن می‌گفتند. امام تک و تنها کنار مقبره پیامبر سر به سجده گذاشته و با گریه و زاری زمزمه می‌کرد: «خداوند! اعمال نیک من ناچیز است. خودت اعمال من را فزونی بده. من را در قیامت از عذاب دردناک خویش مصون دار و مورد عفو و بخشش خود قرار بده، زیرا تنها توبه‌پذیر بخشنده و مهربان تویی.» امام سر از سجده که برداشت، جعفر دید سجده‌گاه پدرش از اشک چشم‌هایش تر شده است. - هیچ قطره‌ای در نزد خداوند دوست‌داشتنی‌تر و محبوب‌تر از قطره‌ اشک‌هایی که در تاریکی شب از خوف خدا ریخته می‌شود  نیست. کبر به منزله مرکبی است که سوار خود را به سوی آتش می‌برد!»

نظرات کاربران

کتاب‌های مشابه