در این کتاب مولف ، مقوله ی توسعه را با استفاده از روش تطبیقی تاریخ بین دو کشور ایران و ژاپن بررسی و ارزیابی کرده است . وی دلایل توسعه یافتگی ژاپن و توسعه نیافتگی ایران را در کتاب مورد نظر قرار میدهد.
اصطلاح جهان سوم را نخستین بار آلفرد سووی، جمعیت شناس و اقتصاد دان فرانسوی، در 1925 به کار برد. هدف وی از این کار، طبقه بندی کردن کشورهای خارج از دو بلوک سیاسی، نظامی و اقتصادی آن زمان (بلوکهای شرق و غرب) بود.
در این میان ابهاماتی به وجود آمد. برخی از کشورهای جهان سوم، از جمله جمهوری خلق چین، ویتنام،کوبا و گروهی از کشورهای اروپای جنوبی از جمله یونان، پرتغال و ترکیه،و چند کشور آسیایی از جمله کره جنوبی، کره شمالی، سنگاپور، مالزی، اندونزی، فیلیپین و تایلند،و کشورهای برزیل، مکزیک، آرژانتین در امریکای لاتین، و نیز کشورهای عرب نفت خیز خاورمیانه از جمله کشورهایی بودند که درآمد سرانه و تولید ناخالص ملی آنها به مراتب بیش از بقیه کشورهای این گروه بود.
بنابر این برای کشورهای فقیر جهان سوم از جمله برخی ازکشورهای فقیر افریقایی مانند موریتانی، سنگال، بورکینافاسو، ساحل عاج، و چند کشور آسیایی از جمله بنگلادش، افغانستان و پاکستان، و چند کشور آمریکای لاتین مانند هائیتی، اوروگوئه، پاراگوئه و اکوادور اصطلاح جهان چهارم به وجود آمد. اما بدیهی است که در میان همه کشورهای جهان، چه در روستاها و چه در شهرها، حتی در ثروتمندترین کشورهای جهان، چه در روستاها و چه در شهرها، حتی در ثروتمندترین کشورهای جهان، یک جهان چهارم نیز وجود دارد.
بخش نخست مباحث نظری شامل :
- مروری بر ادبیات توسعه
- تدوین چارچوب نظری براساس مفهوم نظام جهانی، امپراتوری و دیدگاه نوسازی
- ارائه روششناسی تحقیق یعنی روش تاریخی.
بخش دوم با عنوان بررسی تاریخی شامل :
- ایران صفوی و ژاپن توکوگاوا(قرن 16تا 19)
- ایران و ژاپن و برخورد با نظام جهانی
- ایران و ژاپن و دولتهای نوساز
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir