این کتاب با موضوع نقد وضعیت زنان نوشته شده است که متشکل از چهار فصل است. نویسنده سعی دارد در هر فصل با تشریح و نقد وضع زنان هم عصر خود به علل پیدایش این پیامدها بپردازد ؛ که چگونه افراد مرسوم بودن را با طبیعی بودن اشتباه میگیرند و این مرسوم بودن تا جایی پیش رفته که زنان نیز بر اساس باور به این گونه تربیت میشوند. میل در شرح تفاوت سلطه مرد بر زن با انواع دیگر سلطهها مینویسد که مردان نه فقط اطاعت زنان را میخواهند ، که خواستارعواطف آنها نیز هستند و از این رو همۀ امکانات آموزشی و تربیتی برای ایجاد این اطاعت و کشش توامان در زنان به کار گرفته میشود. او این تربیت را مبنای تصنعی شدن طبیعت زنان میداند و آنها را به گیاهان گلخانهای تشبیه میکند.
نویسنده کتاب اعتقاد دارد که اکنون تبعیض میان زن و مرد «به یکی از بزرگترین موانع پیشرفت بشر تبدیل شده است.» تلاش برای تغییر این وضعیت با مقاومتی بسیار سخت روبهرو میشود ، زیرا اعتقاد به فرودستی زنان نه بر عقل و خرد ، که بر عواطف و احساسات متکی است.
بهطور خلاصه ، جان استوارت میل فرودستی زنان را ، بر خلاف باور عموم ، امری طبیعی نمیداند و طبیعت زنان را یکسره تصنعی و حاصل نوع تربیت زن- که عمدتاً حاصل سرکوب است- تلقی میکند. او در تأکید بر این ادعا ، در جایجای رساله اشاره میکند که به علت تفاوت شیوههای تربیتی زنان و مردان ، تشخیص توانمندیها و سرشت واقعی زنان امری ناممکن است .
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir