یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!
فرصت دارید این کتاب ارزشمند را تهیه کنید!
در صورت تأخیر یا تغییر قیمت در تامین کتاب، اطلاعرسانی خواهد شد.
معرفی کتاب
کتاب «نظریه ادبیات شیعی: درآمدی بر اصالت حماسه در فرهنگ تشیع»، پژوهشی ژرف از فرزاد قائمی است که به بررسی تأثیرات متقابل میان فرهنگ تشیع و ادبیات حماسی ایرانی از دورهی پیش از اسلام تا عصر معاصر میپردازد. این اثر با تمرکز بر نقش حیاتی ادبیات، بهویژه در قالب شعر و حماسه، در تحکیم هویت دینی و ملی، نشان میدهد که چگونه ادبیات حماسی نه صرفاً یک عنصر ادبی، بلکه یک منبع فرهنگی راهبردی و نیروی محرکهی مقاومتهای اجتماعی بوده است. قائمی با طرح یک چارچوب مفهومی برای تبیین نظریه «حماسهگرایی تشیع»، نقش راهبرانهی فردوسی و شاهنامه را در این روند هزار ساله، و تأثیر آن بر هویت اجتماعی و تاریخی ایرانیان را مورد تحلیل تاریخی و نقد ادبی قرار میدهد.
این کتاب یک کار پژوهشی نوآورانه است که به بررسی روابط و تأثیرات متقابل میان فرهنگ تشیع و ادبیات حماسی ایرانی میپردازد و مسیر این ارتباط را از دورهی پیش از اسلام تا عصر معاصر دنبال میکند. این اثر نه در قالب یک سیر تاریخی صرف، بلکه با طرح یک چارچوب مفهومی، بر اصالت «حماسهگرایی» در فرهنگ تشیع تأکید میکند و نشان میدهد که ادبیات حماسی چگونه به عنوان یک سپر دفاعی فرهنگی و نیروی محرکهی مقاومتهای اجتماعی عمل کرده است.
دکتر قائمی در این کتاب با استفاده از منظر تاریخی و نقد ادبی، به بررسی متون کلاسیک و معاصر پرداخته و نقش راهبردی ادبیات در تحکیم هویت دینی و ملی را آشکار میسازد. در این میان، نقش شاهنامهی فردوسی در پیوند زدن دو بعد هویت ملی و ایمانی ایرانیان، به عنوان یک منبع اصلی و راهبردی فرهنگ حماسی، به تفصیل مورد تحلیل قرار گرفته و جایگاه مهم آن در ایران امروز در همین راستا قابل درک است.
نتیجهگیری محوری این پژوهش این است که «حماسهگرایی» در ایران اسلامی به یک هنجار اعتقادی و فضیلت اخلاقی تبدیل شده است که الهامبخش شکلگیری مفاهیم کلان و آرمانی، از جمله آرمان دولت-ملت بوده است. همچنین، رشد سیاسی تشیع از عصر عباسی تا صفوی، با همین رویکرد و از حیث تبلور انگیزههای حماسی، تحلیل شده است.
این کتاب به پژوهشگران ادبیات تطبیقی و حماسی، دانشجویان تاریخ و نقد ادبی، متخصصان حوزهی فرهنگ و هویت ملی-دینی، و علاقهمندان به درک عمیق رابطهی میان شاهنامه، تشیع و هویت ایرانی توصیه میشود.
حماسه در ایران، همیشه ریشه در ادبیات مردمی داشته؛ نیروی محرکه مقاومتهای اجتماعی را در برابر بیگانگان تامین میکرده است. این کتاب نه در قالب یک سیر تاریخی، بلکه با طرح یک چهارچوب مفهومی برای تبیین نظریه «حماسهگرایی تشیع» نقش تشیع را به عنوان یکی از منابع اصلی فرهنگ حماسی، بهویژه نقش راهبرانه نیرومند فردوسی را در این روند بررسی کرده است؛ نقشی که در هزارسال اخیر، در مسیر شکلگرفتن هویت اجتماعی و تاریخی ایرانیان پیوسته تقویتشده، جایگاه مهم شاهنامه در ایران امروز نیز در همین راستا قابل درک است. رشد سیاسی تشیع نیز که مسیری از سرکوب تا اقتدار را از عصر عباسی تا صفوی طی کردهاست، از حیث تبلور انگیزههای حماسی، با همین رویکرد تحلیل شدهاست. فرهنگ حماسی در ایران که ریشههای عمیق پیشااسلامی داشته، در عصر اسلامی، در برابر سرکوبهای خلفا و سلاطین و ترکتازی قبایل مهاجم، مسیر تازهای از تابآوری سرسختانه را ایجاب کردهاست. همین رویکرد باعث شد، سیر حماسه در ایران اسلامی، وحدت دو بعد هویت ملی و ایمانی را که اتفاقا به شاهنامه فردوسی آغاز شده بود، تداوم بخشد. حتی «حماسهگرایی» به هنجار اعتقادی و نوعی فضیلت اخلاقی تبدیل شود که الهامبخش شکلگیری مفاهیمی چون دولت-ملت آرمانی باشد.