کتاب سرنوشت فلسطین نوشتهٔ جوی باندز، جیمی امرمان، لیندا جان، پنی جانسون و رائول روپرت و ترجمهٔ محمدمهدی صدرالدین کرمی است و انتشارات کتابستان معرفت آن را منتشر کرده است. این کتاب تاریخ فلسطین را بررسی میکند؛ کشوری که سالهاست مردمان آن بیسرزمین شدهاند.
سرنوشت فلسطین، روایت مردمی است که بهزور اسلحه از سرزمین خود رانده شدند و هویتشان را از آنها گرفتند و به آنها لقب «آواره» دادند؛ بااینحال، فلسطینیهایی که توانستند نجات پیدا کنند، تاریخ و فرهنگشان را همچنان زنده نگه داشتهاند و بیوقفه چشمبهراه روزی هستند که به خانههایشان بازمیگردند.
این روایت مردمی است که با سختیهای بیشماری روبهرو شدهاند. درک این روایت چندان دشوار نیست؛ اما در ایالات متحده بهندرت آن را بازگو کردهاند. فهم اینکه چه بر سر مردم فلسطین آمده، از تاریخ خاورمیانه در قرن اخیر پردهبرداری میکند؛ چراکه امروزه مردم فلسطین در کانون درگیریهای خاورمیانه قرار دارند.
کتاب سرنوشت فلسطین بیشک قصهای دربارهٔ جنگ و درگیری است. این کتاب روایتگر این است که چگونه کشورهای اروپایی برای گرفتن آبراههها و سرزمینها و منابع سرشار خاورمیانه جنگیدند و چگونه یهودیانی از روسیه و اروپا در قالب جنبشی به نام صهیونیسم مبارزه کردند تا در خاک فلسطین دولت اسرائیل را بنیان نهند و نیز ایالات متحده به دنبال کسب چه منافعی و چگونه پا به خاورمیانه گذاشت و چگونه مثل آبخوردن برای حفظ این منافع از هر سلاحی استفاده میکند.
همچنین این کتاب قصهٔ قدرت و بصیرت روح بشری است. مردم فلسطین، مردمانی معترض نیستند. آنها هرکجا که باشند، جهانشمولترین و دیرپاترین آرزوی خود را با مردمان آنجا تقسیم میکنند: زندگی عزتمندانه در صلح که فقط در جامعهای آزاد و عادل تحقق مییابد. بااینحال، شرایط خاص و تاریخگذشتهٔ مردم این سرزمین باعث شده تا آنان متفاوت جلوه کنند. در چنین موقعیتی است که بار دیگر جوهر ایثار و اراده سر بر میآورد و همهٔ مردم فلسطین امیدها و آرزوهایشان را در دست میگیرند تا برای خود و فرزندانشان آیندهای بهتر بسازند.
روایت نوشتن کتاب سرنوشت فلسطین به حقطلبی گروهی باز میگردد که چون میدانستند در کشورهای اروپایی و البته ایالات متحده کمتر کسی از ظلم رژیم صهیونیستی به فلسطینیان آگاه است، بر آن شدند تا صدای مردم مظلوم فلسطین را به گوش هموطنان خود برسانند؛ اعضای این گروه، روزنامهنگارانی مستقل و اهل ایالت نیوجرسی بودند که توانستند با گردآوری اسناد تاریخی از حوادثی که بین سالهای 1881 تا 1976 در فلسطین رخداده، تاریخ آن را روایت کنند و بر جعلی بودن روایت صهیونیستها صحه بگذارند؛ زیرا صهیونیستها با افسانه بافی کاری کردهاند که مردم آمریکا از آنان حمایت کنند.
نویسندگان کوشیدهاند تا این کتاب را با استفاده از منابعی دستاول بنویسند که بیشترین تطابق را با حقیقت رویدادهای فلسطین دارد؛ تا جایی که باوجود جنگ و درگیریهای بسیار در فلسطین، تعدادی از نویسندگان آن برای اطمینان بیشتر و دقیقتر شدن این روایت تاریخی به این سرزمین سفر کردند تا از نزدیک با آوارگان و مبارزان فلسطینی دیدار کنند و در مواردی حوادث تاریخی در سیر روایت کتاب را به طور مستقیم از زبان شاهدان عینی آن نقل کنند. تلاش آنها باعث شده تا این کتاب در مقایسه با سایر متونی که فقط به منابع مکتوب اکتفا کردهاند، از دقت روایی و اعتبار بالاتری برخوردار باشد. روایت صمیمانه و جذاب نویسندگان بهگونهای است که حتی خوانندهٔ عادی که اطلاعات تخصصی چندانی در این زمینه ندارد، میتواند با مطالعهٔ آن بهراحتی متوجه ابعاد تاریخی گوناگون سرنوشت فلسطین بشود.
این کتاب را به کسانی که میخواهند دربارهٔ حقیقت فلسطین بیشتر بدانند پیشنهاد میکنیم. این کتاب برای تاریخنویسان کشورمان بسیار مفید است تا بیشازپیش به اهمیت نقل روان و همهفهم روایات تاریخی برای عموم مردم بهویژه جوانان توجه کنند و نگذارند حقایقی اینچنین که خون هزاران انسان بیگناه پای آن ریخته شده است، به دست فراموشی سپرده شود.
فلسطین در موقعیت تقاطع سه قارهٔ اروپا و آسیا و آفریقا قرار گرفته است و سرزمینی مقدس برای سه دین مهم مردم دنیا، یعنی اسلام و مسیحیت و یهودیت است. همین موقعیت ویژه همواره موجب شده است تا در طول تاریخ، امپراتوریها و پادشاهان بسیاری به دنبال تصرف شهرهای بندری فلسطین و راههای تجاری آن و همچنین اشغال زمینها و مردمانش باشند. در این تصرفها و اشغالگریها، هر فاتحی، یا به بخشی از جامعهٔ فلسطین بدل میگشت یا توسط پادشاهان دیگر از میان برداشته میشد. از قرن هفدهم تا کنون، مردم فلسطین غالباً عرب بودهاند و زبان و فرهنگی مشترک داشتهاند. برخی شهرهای فلسطین، همچون قدس، کانون تمدن عربی و محل اجتماع عالمان و شاعران و نویسندگان بزرگ بوده است. در طول قرون، مردمان فلسطین بهتدریج مسلمان شدهاند؛ اما هنوز تعدادی از آنان بر دین مسیحیت یا یهودیت خود استوار ماندهاند.
در سال 1517، سلطان ترکیه سرزمین فلسطین را اشغال کرد و آن را به امپراتوری عثمانی ضمیمه نمود و این امپراتوری تا چهارصد سال پس از آن، بر فلسطین بهعنوان بخشی از ناحیهٔ حکومتی بزرگتری به نام شامات که شامل کشورهای امروزی فلسطین و سوریه و لبنان میشد، حکومت میکرد. اگرچه تا آن زمان، «فلسطین» به سرزمینهای خاصی اطلاق نمیشد، مردم شهرهایی مثل قدس، یافا، حیفا، غزه، نابلس و همچنین روستاییان پیرامون این شهرها، از واژهٔ «فلسطین» برای معرفی سرزمینشان استفاده میکردند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir