در داستان این کتاب ، تیدو پس از رفتن دوستش مادی از منطقهی لیون به میوری، منتظر دریافت نامهای از اوست. مادی و مادرش ، قول داده بودند که پس از استقرار در میوری ، جایی هم برای تیدو و دوستانش بیابند تا آنها تعطیلات را کنار هم بگذرانند . پس از دریافت نامه ، تیدوگ و دوستان ، به سمت میوری به راه میافتند ، اما در راه ، دوچرخهی تیدو نزدیک قصر بلاویستا خراب شده و برای تعمیر آن ، دوچرخه را داخل قصر میبرند و با برخورد بد صاحب قصر ، مواجه میشوند. پس از این ماجرا زمانی که به میوری میرسند ، مادی میگوید : "این قصر برای ساکنان آن باعث ایجاد بدبختی گردیده است و...".
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir