کتاب «حافظ اندیشه» نوشته دکتر مصطفی رحیمی، اثری است که به تحلیل و بررسی اندیشههای حافظ در پرتو اندیشه مدرن میپردازد. این کتاب تلاش میکند تا جنبههای گوناگون اندیشه حافظ را از پشت زیبایی و جذابیت غزلهایش تحلیل کند و «همساز کردن ناهمسازها» را ایده بنیادین حافظ معرفی نماید. به طور خلاصه، «حافظ اندیشه» کتابی است که از ورای زیباییهای شعری حافظ، انسان و جهان مطلوب او را بازشناسی میکند و با دیدی مدرن و فلسفی، به تحلیل عمیق اندیشههای این شاعر بزرگ میپردازد.
نویسنده با نگاهی فلسفی و نقادانه، تناقضها و تقابلهای موجود در اشعار حافظ را بررسی میکند و نشان میدهد که حافظ به جای حل تناقضها، آنها را در کنار هم مینشاند و میان آنها سازش ایجاد میکند. مفهوم «رند» که پیش از حافظ بار منفی داشته، در این کتاب به معنای کسی که به بالاترین مقام تفکر و رفتار رسیده، بازتعریف میشود و عشق به خدا و عشق انسانی به هم آمیخته میشود. کتاب به بررسی همزمانی عشق الهی و عشق زمینی، معنویت و لذات مشروع دنیوی در اشعار حافظ میپردازد و نشان میدهد که حافظ چگونه خیام و مولوی را در نظام اندیشه خود به هم آشتی میدهد. نویسنده با ارجاعات مفید و مختصر، ابعاد پنهان نظریه عشق و رندی در اندیشه حافظ را آشکار میسازد و جایگاه گزارههای شعری حافظ را در نظام فکری او به زبانی روشن توضیح میدهد. در کتاب «حافظ اندیشه» مفهوم «همساز کردن ناهمسازها» به عنوان ایده بنیادین اندیشه حافظ مطرح شده است. نویسنده کتاب به مهارت حافظ در کنار هم نشاندن و تلفیق دو قطب فکری و معنایی که به ظاهر متضاد و ناهمساز هستند، اشاره میکند. حافظ در اشعار خود، به جای حل یا حذف تناقضها، آنها را به گونهای در کنار هم قرار میدهد که نوعی سازش و هماهنگی میانشان ایجاد شود. این مفهوم در قالب غزلهای حافظ نمود پیدا میکند که در آنها موضوعات و مضامین مختلف و حتی متضاد، گاه در یک غزل کنار هم آمدهاند بدون اینکه پیوستگی معنایی سنتی داشته باشند. این ویژگی که حافظ آن را «نظم پریشان» مینامد، به جای تداوم یک موضوع واحد، به صورت قطعهقطعه و با ایجاد بریدگیهای معنایی، موضوعات متفاوت را در هم میآمیزد و بدین ترتیب به نوعی وحدت در کثرت و تنوع دست مییابد. از دیدگاه هرمنوتیکی، این همساز کردن ناهمسازها نشاندهنده ذهنیتی است که همزمان چند دیدگاه متفاوت و حتی متضاد را در خود جای داده و آنها را به گونهای در کنار هم قرار میدهد که کل دیوان حافظ را به عنوان یک متن واحد اما چندوجهی قابل فهم میسازد. این ویژگی همچنین حافظ را به عنوان شاعری پیشرو معرفی میکند که شیوهای نوین و مدرن در شعر فارسی به وجود آورده است. به طور خلاصه، در «حافظ اندیشه» همساز کردن ناهمسازها یعنی توانایی حافظ در کنار هم آوردن و تلفیق دیدگاهها، مفاهیم و مضامین متضاد در اشعارش به گونهای که همزیستی آنها به شکل هماهنگ و معنادار درآید و این ویژگی، اساس زیبایی و عمق فلسفی شعر حافظ را تشکیل میدهد.
علاقهمندان به ادبیات فارسی و شعر حافظ که میخواهند فراتر از زیبایی ظاهری غزلها، به تحلیل عمیق اندیشهها و فلسفه پشت اشعار حافظ بپردازند. پژوهشگران، دانشجویان و اساتید حوزه فلسفه، عرفان و نقد ادبی که به بررسی تطبیقی اندیشههای حافظ با فلسفه مدرن و نقد تصوف علاقهمندند. کسانی که به دنبال شناخت ابعاد پنهان نظریه عشق و رندی در اندیشه حافظ هستند و میخواهند مفهوم «همساز کردن ناهمسازها» را در شعر حافظ درک کنند. خوانندگانی که تمایل دارند تصویری چندوجهی و جامع از انسان و جهانبینی حافظ به دست آورند و با دیدی نوین و نقادانه به اشعار این شاعر بزرگ نگاه کنند. افرادی که به دنبال کتابی با زبان روان و شیوا، همراه با ارجاعات مفید و تحلیلهای دقیق درباره اندیشههای حافظ هستند. این کتاب با رویکردی مدرن و نقادانه، جنبههای مختلف اندیشه حافظ را از پس زیبایی و جذابیت شعریاش بررسی میکند و برای کسانی که میخواهند حافظ را نه فقط به عنوان شاعر، بلکه به عنوان متفکری پیچیده و چندبعدی بشناسند، منبعی ارزشمند است.
جهان سرشار از تناقض است، و بشر با تناقض نمیتواند به سر برد. چنین است که نخستین کوشش دستگاههای فکری - از جمله فلسفه - حل تناقض هاست، یا، دست کم، کاستن از آنها، و ساختن نظامی واحد که همه مسائل را با قواعد خود توضیح دهد و تناقضها را در آن حل کند. چنین کاری به جزمیت میکشد و رکود فکری. اینجاست که شاعر سر بر میکشد تا با رکود و جزمیت درأفتد پس برعکس فیلسوف، تناقضها را حل نمیکند، آنها را پهلوی هم مینشاند و بین آنها همسازی ایجاد میکند. هردو هستند و سازش دارند، در حالی که قبلاً بودهاند ولی سازش نداشتهاند. کار شاعر سازش است که بزرگترین سازندگی هاست. این همان است که در کلام والای حافظ نام عشق میگیرد. حافظ ۔ چنانکه خواهیم دید - تقابلها را به مدد این معنای سحرآمیز به هم نزدیک میکند. در داستان رستم و سهراب تأمل میکردم و در ایناندیشه بودم که آیا فردوسی سرانجام شراره شور سهراب را پیروز میخواهد یا خرد تجربه اندوز رستم را. و ناگهان به این نتیجه رسیدم که فردوسی هر دو را میخواهد، و چنین است که جنگ آنان را فاجعه میداند. کشف این معنی براندیشههایی که از دیرباز درباره حافظ داشتم نور تازهای تاباند: همساز کردن ناهمسازها (یا ظاهراً ناهمسازها) که حافظ کارشناس ماهر آن است. از کلمه رند که پیش از او سراسر بار منفی داشته و بر مردم «محیل و غدار و حیله باز و منکر و لاابالی و بیقید» اطلاق میشده، در ترکیب با عارف، کلمه میسازد به معنای کسی که به والاترین مقام تفکر و رفتار دست یافته است. عشق به خدا را با عشق انسان به هم میآمیزد. به خرابات معنایی میدهد که والاترین مدرسه عشق است و هم مکان شادی حافظانه. میرا، هم در جام الست مینوشد و هم در جام خیامی، و سرانجام هم خود را برای والاترین مقامهای بهشتی آماده میکند و هم «ملامتگر عیار» میشود، و ضمن راه یافتن به اوج اخلاق و معنویت به لذایذ مشروع این جهانی میپردازد (چیزی که غالب عارفان خود را از آن محروم میکنند. ) و خلاصه آن که در سلسلهاندیشه ایرانی، خیام را با مولوی استادانه آشتی میدهد.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir