کتاب سکوت: قدرت سکوت در دنیایی پرهیاهو نوشته تیک نات هان، راهب بودایی و نامزد جایزه صلح نوبل، اثری تأثیرگذار درباره اهمیت سکوت و ذهن‌آگاهی در زندگی پرهیاهوی امروزی است. نویسنده در این کتاب با بهره‌گیری از حکایت‌ها، آموزه‌های بودایی و تمرین‌های عملی، نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با سکوت، به آرامش ذهنی و درک عمیق‌تری از خود و جهان دست یافت. این کتاب یک راهنمای ساده اما عمیق برای کاهش اضطراب، رهایی از حواس‌پرتی‌های ذهنی و تقویت حضور در لحظه است.

درباره کتاب سکوت: قدرت سکوت در دنیایی پرهیاهو

تیک نات هان معتقد است که انسان مدرن از سکوت می‌ترسد، زیرا در لحظات سکوت، با افکار و احساسات واقعی خود روبه‌رو می‌شود. او توضیح می‌دهد که ما برای فرار از این مواجهه، خود را با صداهای بیرونی و سرگرمی‌های گوناگون مشغول می‌کنیم. اما این شلوغی‌های دائمی باعث افزایش اضطراب و استرس می‌شود.در این کتاب، نویسنده پنج نوع صدا را معرفی می‌کند که هرکدام نمایانگر جنبه‌ای از تجربه انسانی هستند، از جمله صدای شگفتی‌های زندگی، صدای مشاهده‌گر خاموش، و صدایی که همه چیز را دگرگون می‌کند. او همچنین توضیح می‌دهد که چگونه می‌توان با ذهن‌آگاهی و مدیتیشن در لحظات ساده‌ای مانند پیاده‌روی، غذا خوردن و مسواک زدن، حضور آگاهانه را در زندگی روزمره تجربه کرد.هان همچنین به این نکته اشاره می‌کند که همان‌طور که مراقب تغذیه جسمی خود هستیم، باید از آنچه ذهنمان را تغذیه می‌کند نیز آگاه باشیم. غرق شدن در رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و مصرف بی‌رویه اطلاعات، ما را از لحظه حال دور می‌کند و مانع از درک واقعی خودمان می‌شود.

خواندن کتاب سکوت: قدرت سکوت در دنیایی پرهیاهو را به چه کسانی توصیه می‌کنیم

این کتاب برای کسانی مناسب است که به ذهن‌آگاهی، بودیسم، مدیتیشن و آرامش درونی علاقه دارند. اگر از اضطراب، حواس‌پرتی و شلوغی ذهنی رنج می‌برید و به دنبال راهی برای تجربه آرامش و تمرکز بیشتر هستید، سکوت راهکارهای عملی و الهام‌بخشی برای شما ارائه می‌دهد. همچنین اگر می‌خواهید کیفیت زندگی خود را از طریق حضور آگاهانه و درک عمیق‌تر از لحظات ساده روزمره بهبود ببخشید، این کتاب می‌تواند راهنمای ارزشمندی برای شما باشد.

در بخشی از کتاب سکوت: قدرت سکوت در دنیایی پرهیاهو می‌خوانیم:

وقتی توانستید همه‌ی صداهای درونتان را خاموش کنید، وقتی توانستید سکوت، سکوتی رعدآسا، در وجودتان برقرار نمایید، ژرف‌ترین ندا را از درونتان می‌شنوید. قلبتان شما را فرامی‌خواند. قلبتان در تلاش است چیزی به شما بگوید، اما هنوز نمی‌توانید آن را بشنوید، چون ذهنتان پر از هیاهوست. شما همیشه، شب و روز، به‌سویی کشانده می‌شوید. شما پر از افکارید، به‌ویژه افکار منفی.
بسیاری از ما بیشتر وقت‌ خود را، در زندگی روزمره، صرف جست‌وجوی آسایش می‌کنیم آسودگی‌های مادی و آسودگی‌های عاطفی فقط برای بقا. این کار تمام وقتمان را می‌گیرد. این‌ها همان چیزهایی هستند که آن‌ها را دغدغه‌های روزمره می‌نامیم. ما غرق در دغدغه‌های روزمره هستیم: چگونه پول و غذای کافی، سرپناه و دیگر نیازهای مادی را به دست بیاوریم. دغدغه‌های عاطفی نیز داریم: آیا فلانی دوستمان دارد یا نه، آیا امنیت شغلی داریم یا نه. ما همه‌ی روز نگران این‌گونه مسائل هستیم. شاید در تلاش برای یافتن رابطه‌ای خوب و مداوم هستیم، رابطه‌ای که چندان سخت نیست. دنبال چیزی هستیم که به آن تکیه کنیم.
ما 99/9 درصد وقت خود را صرف نگرانی درباره‌ی این دغدغه‌های روزمره می‌کنیم آسودگی‌های مادی و آسودگی‌های عاطفی‌ و این را می‌توان درک کرد، چون برای احساس امنیت‌داشتن باید نیازهای اساسی خود را رفع کنیم. اما اکثراً بسیار نگرانیم، بسیار فراتر از رفع نیازهای اساسی. ازلحاظ جسمی امنیت داریم، شکممان سیر است، سقفی بالای سر داریم و خانواده‌ای پرمحبت؛ اما هنوز مدام نگرانیم. عمیق‌ترین دغدغه در وجود شما و در وجود بسیاری از ما همان است که درک نکرده‌اید، همان‌ که نشنیده‌اید. تک‌تک ما دغدغه‌ی مطلقی داریم که به دغدغه‌های مادی و عاطفی ربطی ندارد. می‌خواهیم با زندگی خود چه کنیم؟ سؤال این است. ما این‌جاییم، اما چرا این‌جاییم؟ ما چه کسی هستیم، فرد فرد ما؟ می‌خواهیم با زندگی خود چه کنیم؟ این‌ها سؤال‌هایی هستند که برای پاسخ‌دادن به آن‌ها معمولاً وقت نداریم (یا وقت صرف نمی‌کنیم).