این کتاب به جنبههای جامعه شناختی و تاریخی موضوع جنون میپردازد . با ظهور عصر روشنگری و طلیعهٔ مدرنیته جنون معنایی تازه یافت ، یعنی افراد مجنون و دیوانه در قلمرو حرفهٔ پزشکی قرار گرفتند و پزشکان برای اولین بار خود را واجد صلاحیت در بحث سلامت و دیوانگی قلمداد کردند ؛ تا جایی که میتوان گفت علاج جنون و دیوانگی در آسایشگاه به هیچ رو از رحم و شفقت علمی و پزشکی ناشی نمیشد. بلکه این امر تلاشی منظم ، علمی و نظام مند بود برای برگشت شخص به حالت طبیعی و بِهنجار . یعنی بازگشت او به بستر جامعه به مثابه فردی مفید ، مولد و به لحاظ اقتصادی کارآمد .
میشل فوکو ، فیلسوف ، روانشناس و متفکر بزرگ فرانسوی ، در این کتاب به تبارشناسی «جنون» پرداخته و از روشهای تاریخی و پدیدارشناسی بهره گرفته تا مفهوم جنون و دیوانگی را طی قرون تحلیل کند. او در کتابش شرح میدهد که جنون سه مرحله را طی کرده است : رنسانس ، عصر کلاسیک (قرن 17 و 18) و تجربهٔ مدرن . آنچه ما امروزه به عنوان جنون میشناسیم زادهٔ تجربهٔ مدرن است. به این معنا که روانپزشکان ، جنون و دیوانگی را نه جذبهای الهی و تسخیری شیطانی یا اهریمنی که بیماری روحی و روانی تعریف میکنند . درواقع ، از قرن 19 میلادی به بعد دیوانگی و بیماری روانی مترادف تلقی شدند.
خواندن این کتاب به پژوهشگران حوزههای تاریخ ، فلسفه و جامعهشناسی پیشنهاد می شود .
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir