به نام خدا

یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!

02191306290
11 ٪
۷۰٬۰۰۰
۶۲٬۳۰۰
تومان
افزودن به سبد خرید

کتاب‌های مشابه







تپش خون









آیکون توضیحات کتاب

معرفی کتاب

کتاب «تپش خون» نوشته علیرضا ملائی، رمانی اجتماعی و جذاب است .این داستان که در مسابقه خودنویس سال 1398 جزو برگزیدگان دور اول شناخته شد، روایتی از سقوط از اوج ثروت و رفاه به ورطه فقر و ناامیدی است. ملائی با نثری روان و تأثیرگذار، خواننده را به دنیای شخصیت‌های داستان می‌برد و نشان می‌دهد که چگونه زندگی می‌تواند در یک لحظه تغییر کند. این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های اجتماعی ایرانی، اثری خواندنی و تأمل‌برانگیز است.

درباره کتاب تپش خون

رمان «تپش خون» داستان زنی است که تمام عمرش را در خانه‌ای بزرگ و باغی زیبا گذرانده است. او که به زندگی مرفه و آرام عادت کرده، ناگهان با واقعیتی تلخ مواجه می‌شود: شوهرش تمام دارایی‌شان را در قمار باخته است. حالا او نه تنها با از دست دادن ثروت و رفاه، بلکه با تهدید عده‌ای اراذل و اوباش روبرو است که می‌خواهند او را از خانه‌اش بیرون کنند.
این داستان، ضرب‌المثل معروف ایرانی «از عرش به فرش رسیدن» را به یاد می‌آورد و نشان می‌دهد که چگونه زندگی می‌تواند در یک لحظه تغییر کند. نویسنده با مهارت، احساسات و چالش‌های شخصیت اصلی را به تصویر می‌کشد و خواننده را با او در این مسیر پرتلاطم همراه می‌کند. زن داستان، که از زندگی مرفه به فقر و ناامیدی سقوط کرده، باید با واقعیت جدید کنار بیاید و راهی برای مقابله با مشکلات پیدا کند.
ملائی در این رمان، نه تنها به زندگی شخصیت اصلی، بلکه به جامعه و افرادی که در اطراف او هستند نیز می‌پردازد. او نشان می‌دهد که چگونه افراد در مواجهه با مشکلات، واکنش‌های مختلفی از خود نشان می‌دهند و چگونه برخی از آن‌ها می‌توانند در شرایط سخت، تغییر کنند. این داستان، روایتی از مقاومت، امید و تلاش برای بازسازی زندگی است.

خواندن کتاب تپش خون را به چه کسانی توصیه می‌کنیم

کتاب «تپش خون» برای علاقه‌مندان به رمان‌های اجتماعی ایرانی، اثری جذاب و خواندنی است. اگر شما نیز به دنبال داستانی هستید که با نثری روان و تأثیرگذار، شما را با چالش‌های زندگی شخصیت‌هایش همراه کند، این رمان را از دست ندهید. این اثر برای کسانی که به دنبال درک بهتر زندگی افراد در مواجهه با مشکلات و تغییرات ناگهانی هستند، گزینه‌ای عالی محسوب می‌شود. همچنین، این کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران ادبیات فارسی که به دنبال بررسی رمان‌های معاصر ایرانی هستند، منبعی ارزشمند است.

در بخشی از کتاب تپش خون می‌خوانیم:

فضه برگشت و به راه افتاد. صدای تقلّای مردم برای وسایل را می‌شنید. فریادهای مراد بر سر نوچه‌هایش برای تصاحب آخرین اموال او. کمی که دور شد فقط صدای باد بود که در کوچه می‌پیچید. فقط سنگ‌های ریزودرشت بودند که مسیرش را ناهموار می‌کردند. دیگر کسی نبود که بخواهد زخم تازه‌ای بر جانش بزند. اصلاً مگر جای سالمی بر تنش مانده بود که نقشی تازه بر آن حک شود؟ بی‌سروسامان و آواره در میان پیچ‌های کوچه‌های باریک ماروخ گیر افتاده بود. سرپناهی نداشت. آشنایی که می‌توانست او را پیش خود جای دهد، سراغ نداشت. مستأصل گوشۀ دیواری نشست. دنیا برایش سال‌ها بود که به پایان رسیده بود؛ البته دنیای درونش و امروز دنیای بیرون هم تمام شده بود و در تمام این دو دنیا کسی او را نمی‌دید. بغض دیگر توان نیاورد و با ضربۀ محکمی خود را بیرون انداخت. تاجایی‌که توانست بر روحش غالب شد و اراده را از او گرفت. درست زمانی‌که بر تمام جان و روحش مسلّط شد، صدای اذان از مسجد روستا طنین‌انداز شد.
_‌ ای رب به قربانت که یاد این بندۀ فراموش‌کار انداختی که هنوز تنها نشده.
قدم‌ها را با جان تازه‌ای به‌سمتِ مسجد برمی‌داشت، مانند عاشقی که پس از مدت‌ها به دیدار معشوق می‌رود. این عاشق دل‌باخته مسیر را خوب بلد است. بااینکه چند سالی شده که ازسمت کوی یار عبور نکرده؛ اما بازهم مسیر و طرف یار را از خودش هم بهتر می‌شناسد.

نظرات کاربران

کتاب‌های مشابه