مجموعه «جونی بی جونز» نوشته باربارا پارک نویسنده معروف کودک و نوجوان است. اسم قهرمان این کتاب، جونی بی جونز است. «بی» اول اسم «بئاتریس» است ولی او از بئاتریس خوشش نمیآید و فقط از بی خوشش میآید. او دخترک کودکستانی و بسیار شیطان است و همیشه ماجراهای جدید درست میکند. زمانی میخواهد با عکس بدریخت خودش، لولوی زیر تخت را بترساند، یا نشان دهد که چگونه موهایش را کوتاه میکند یا اینکه میخواهد ثابت کند دزد نیست. پدربزرگ یک دستکش پوست سیاه به او هدیه داده است. او هنگام بازی آن را زیر درخت میگذارد. پس از بازی آن را پیدا نمیکند به دنبالش همهجا ازجمله جعبه امانت و وسایل گمشده را جستجو میکند. او در جعبه دستکش را پیدا نمیکند ولی یک کولهپشتی خوشگل دل او را میبرد ولی او اجازه ندارد آن را بردارد. پسازآن جونی یک خودکار چندرنگ پیدا میکند باوجود کشمکش درونی آن را برمیدارد پدربزرگ با شنیدن ماجرای دستکش، داستانی را درباره کیف پولش میگوید و او تصمیم میگیرد که دزد نباشد. او دستکش را دست دختر لباس پفکی صورتی میبیند وآن را پس میگیرد و خودش هم خودکار را درون جعبه امانت میاندازد. مجموعه کتابهای جونی بی جونز موضوعهای مختلفی دارد و این دختر شیطان هر بار دسته گلی به آب میدهد. داستانها علاوه بر طرح مسائل اخلاقی و تربیتی در قالب طنز که جونی آن را تجربه میکند و نمایش شیطنتهای کودکان در این سن به چگونگی رفتار والدین با کودکان هم اشاره دارد. در بخشی از این کتاب میخوانیم: جونی هر کاری میکند نمیتواند جلوی دهن گشادش را بگیرد و همه حرفهایی که نباید بگوید بی اجازه از نوک زبانش میپرند بیرون. تازه این که چیزی نیست. جونی یک مشکل دیگر هم دارد. او باید برای روز شغلها یک شغل انتخاب کند؛ اما جونی! این کلیدهای جلینگ جلینگی چیست که از شلوارت آویزان کردهای؟ چی؟ حرف نمیزنی؟! عجب دختر رازداری!
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir