پرواز ایکار رمون کنو در تاریخ ادبیات معاصر فرانسه در قرن بیستم چهره یی منحصر به فرد محسوب می شود چرا که او توانست مراحل مهم سوررئالیسم ، ادبیات متعهد و رمان نو را تجربه کند و پشت سر بگذارد و در عین حال تسلیم هیچ کدام از این مکاتب نشود.غرابت و جذابیت فراوان نوشته های کنو از هیچ مکتب و آیینی سرچشمه نمی گیرد مگر از چشمه جوشان خلاقیت خودش .به تعبیر پیر برونل منتقد برجسته ادبیات فرانسه «آثار رمون کنو به علت مهارت و تسلطی که نویسنده در فنون ادبی از خود نشان می دهد و طنز گستاخانه یی که آثار آن را ضایع می کند به منزله تمجید و تجلیل و در عین حال نفی و انکار ادبیات به شمار می رود.» اعتبار فراوان کنو در رمان نویسی فرانسوی بیشتر از این رواست که او هم آواز با لویی فردینان سلین به زبان ادبی و کلاسیک می تازد و از آزادی زبان محاوره در مقابل اصول و قواعد دستوری دفاع می کند. کنو به بهانه اینکه به زبان گرمی و روح ببخشد قواعد کهنه و فرسوده نحو را در هم می شکند و اصطلاحات عامیانه و کلمات آرگو را در کلام خود وارد می کند و حتی تا جایی پیش می رود که املای ابداعی و خاصی را پیشنهاد و در آثارش به کار می برد که براساس تلفظ واقعی کلمات است و نه بر پایه تلفظ قانونی آنها. آثار رمون کنو از طنز و لودگی بی نظیر و غیرقابل تقلیدی سرشارند که کمتر در نزد دیگر نویسندگان معاصر فرانسوی دیده می شود.رمون کنو را شاید بتوان به تعبیر خودش یک «ماجراجوی اندیشه ها» دانست زیرا او کسی نبود که به یک نظریه یا عقیده پابرجا بماند و نمونه آن ورود خودخواسته او به جرگه سوررئالیست ها و آشنایی و دوستی با پاپ آنها یعنی «آندره برتون » بود و همچنین در نهایت اختلاف فکری عمده با آندره برتون که منجر به قطع رابطه او با گروه متعصب سوررئالیست ها می شود؛ این نکته بسیار مهمی است که تاثیر فراوانی در روند جهان بینی و سیر تکاملی آثار کنو گذاشته است و بد ون در نظر گرفتن این رویداد هرگونه شناختی از این نویسنده ناتمام و ناقا است .کنو در فواصل سال های 1930 تا 1940 طرح تمامی آثارش را ریخت و از قرار معلوم تا پایان عمر مشغول سروسامان دادن و از قوه به فعل درآوردن این طرح کلی بوده است . او که در سال 1938 به عنوان برگزیننده و ویراستار کتابهای ترجمه شده از انگلیسی وارد انتشارات گالیمار شد در سال 1942 به عنوان دبیر کل انتشارات برگزیده شد.در آن سال ها به همراهی میشل گالیمار دایره المعارف معتبر «پلئیادها» را بنیانگذاری و به مدت سه دهه آن را سرپرستی می کند. کنو در طی این سال ها فهرستی از خوانده ها و مطالعات خود را که بالغ بر چند هزار جلد کتاب می شد، تحت عنوان «کنوی بی سواد» تنظیم کرد و به چاپ رساند که در نوع خود به واسطه عمق مطالعات این نویسنده حیرت انگیز و مثال زدنی است .