کتاب پیدایش مفاهیم اسلام سیاسی در ایران معاصر (1320-1357) یک پژوهش جامع در مورد پیدایش و تحول مفاهیم اسلام سیاسی در ایران است. این کتاب به بررسی چالشهای سهگانهای میپردازد که در این دوره زمانی شکل گرفتهاند و به پیدایش طیفهای مختلف گفتمانی و ایدئولوژیک اسلام سیاسی منجر شدهاند. چالش مذهب با ماتریالیسم: این بخش به رویارویی اسلام با ماتریالیسم و مارکسیسم میپردازد. مفاهیم نوپدیدی مانند جهانبینی اسلامی، مکتب توحید، و انسانشناسی اسلامی در این چالش شکل گرفتهاند. چالش اسلامگرایان با بهائیت و سنتگرایان: این بخش به چالشهای اسلامگرایان با بهائیت، پاکدینی کسروی، و سنتگرایان مسلمان اشاره دارد. این چالشها به تفسیرهای ایدئولوژیک و انقلابی از آیات قرآن و تاریخ تشیع منجر شدهاند. چالش مذهب و دولت: این بخش به چالشهای مذهب و دولت در مقولاتی چون قانون، اقتصاد، و فرهنگ میپردازد. مباحثی مانند اقتصاد در مکتب اسلام، هنر و ادبیات اسلامی، و تصویر زن مسلمان مبارز از دل این چالشها سر برآوردهاند. این کتاب برای علاقهمندان به تاریخ ایران، اسلامشناسی، و علوم سیاسی مفید است. همچنین برای کسانی که به تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دوره معاصر علاقه دارند، مناسب است.
نویسنده در کتاب پیدایش مفاهیم اسلام سیاسی در ایران معاصر پیدایش مفاهیم اسلام سیاسی در ایران از سال 1320 تا سال 1357 را مورد بررسی قرار داده است. بخش نخست این کتاب به چالش مذهب و ماترئالیسم اختصاص دارد. یک بعد از این چالش حاصل آشنا شدن ایرانیان با علوم جدید است که اصلاحات آموزشی دوران رضاشاه مایهٔ تسریع آن شده بود. بعد دیگر، نتیجهٔ رواج فلسفهها و ایدئولوژیهای جدید بهویژه اندیشههای غیردینی و در رأس آن مارکسیسم است که پس از شهریور 1320 بهیکباره وارد سپهر عمومی جامعهٔ ایران شد و آشکارا بنیان عقاید مذهبی را به زیر سؤال میبرد. بخش دوم به چالش مذهب و مذهب اختصاص دارد، در این فصل ضمن بررسی تفصیلی سه جریان بهائیت، پاکدینی کسروی و قرآن گرایی، فرایند سیاسی و ایدئولوژیک شدن، مفاهیمی مورد تحلیل قرار گرفتهاند که نقش اساسی در قوام گفتمان اسلامگرایی دارد. خوانش سیاسی و انقلابی از تاریخ تشیع که سیرهٔ ائمهٔ شیعه را بهعنوان حلقههایی متصل در فرایند مبارزه روایت میکند. در بخش سوم نویسنده به چالش مذهب و دولت پرداخته و اصطلاح دولت را در این فصل به معنای عرفی آن بکار برده است. نیمی از بخش به مناقشات میان مذهبیون با آنچه آنها مظاهر بیدینی و حاصل سیاستهای حکومت پهلوی میپنداشتند، اختصاص دارد. به چگونگی مواجهه آنها با بیحجابی زنان، رمان، سینما، موسیقی و آموزشوپرورش جدید اشاره شده است. سپس برای یک نمونهٔ تفصیلی از این نوع مناقشات، مسألهٔ زنان و حقوق آنها و چگونگی تبدیل آن به امر سیاسی بهعنوان یکی از مهمترین مقولات تنشزا میان اسلامگرایان و حکومت پهلوی بررسی شده است.
علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران: این کتاب به بررسی پیدایش و تحول مفاهیم اسلام سیاسی در ایران از سال 1320 تا 1357 میپردازد. بنابراین، برای کسانی که به تاریخ معاصر ایران علاقه دارند، بسیار مفید است. دانشآموزان و دانشجویان علوم سیاسی و روابط بینالملل: این کتاب به عنوان یک منبع آموزشی برای دانشجویان رشتههای علوم سیاسی و روابط بینالملل مفید است تا با مفاهیم اسلام سیاسی و چالشهای آن در ایران آشنا شوند. کسانی که به اسلامشناسی و تاریخ اسلام علاقه دارند: این کتاب به بررسی چالشهای مذهب و ماتریالیسم، مذهب و مذهب، و مذهب و دولت میپردازد. بنابراین، برای علاقهمندان به اسلامشناسی و تاریخ اسلام مفید خواهد بود. علاقهمندان به علوم اجتماعی و فلسفه سیاسی: این کتاب به بررسی چگونگی شکلگیری مفاهیم اسلام سیاسی در ایران و تأثیر آنها بر ذهنیت و کنش سیاسی اسلامگرایان میپردازد. بنابراین، برای کسانی که به علوم اجتماعی و فلسفه سیاسی علاقه دارند، مناسب است. محققان و پژوهشگران: این کتاب با ارائه یک روایت جامع از پیدایش مفاهیم اسلام سیاسی، برای محققان و پژوهشگران در این زمینه مفید است تا با منابع کمتر شناخته شده آشنا شوند.
«نیروهای مذهبی اگرچه دربارهٔ وجوب حجاب در اسلام باهم موافق و همراه بودند اما دربارهٔ حدود آن باهم اختلاف داشتند. برخی حجاب را شامل پوشش صورت و دستها (وجه و کفین) نیز میدانستند برای نمونه میرزا عبدالرزاق مجتهد اصفهانی حکم به «وجوب ستر صورت و سایر اعضاء» و همچنین وجوب «خانهنشینی» و «پشت پرده بودن زنان» میداد. اما در طیف دیگر، نوگرایان مذهبی نگاه متعادلتری نسبت به مسئلهٔ حجاب داشتند. چنانکه نصرتالله نوریانی، مدیر و سردبیر نشریهٔ آیین اسلام در سرمقالهای با عنوان «زنان و حجاب» هم صاحبان نظریهٔ فوق و هم مخالفان اصل حجاب را مورد نقد قرار داد و نوشت: «امروز دو نظریهٔ افراطی دربارهٔ حجاب در جریان است و بااینهمه گرفتاری و بدبختی که به این ملت روی آورده، یک وسیلهٔ اختلاف دیگری نیز ایجاد شده است. عدهای قائل هستند زن مسلم ایرانی باید روی خود را بپوشد و عدهٔ دیگری مایل هستند روی این مهوشان باز و بدنهای آنها نیمهعریان باشد و بهاینترتیب آزادی به آنها داده شود. اینها میگویند رو گرفتن زنان ارتجاع است زیرا چندین سال است که زنان ایرانی آزاد شده و از قید حجاب رستهاند و عودت حجاب ارتجاع میباشد. در برابر این عقیده نظریهٔ افراطی دیگری هست که قائل است زن باید دورهٔ چادر و چاقچور و روبنده را احیاء نماید! و همان (ضعیفه و باجی) و توسریخور قرن گذشته باشد.» نوریانی که هر دو دیدگاه را «افراطی» میداند، یادآور میشود: «اسلام حقوق زن را بهطور کامل داده و هیچ زنی در عالم بهقدر زن مسلمان از حقوق بشری بهرهمند نیست» بااینحال اسلام زن را به «مراعات عفت و ناموس و وقار مقید نموده و از پردهدری و بیعفافی منع کرده است.» او تأکید میکند: «ما نمیخواهیم زنان را دعوت به حجاب کنیم تا ما را نیز مرتجع بدانند، زیرا این وظیفهٔ اسلامی و وجدانی آنهاست که به تکلیف شرعی خود عمل نمایند.» اما «زنان و مادران و خواهران ما باید بدانند که میان آزادی و تمتع از حقوق تا پردهدری و سبکی تفاوت بسیار است.» آنچه آنها امروز میخواهند «پردهدری است نه آزادی». نوریانی سپس با اشاره به اینکه «امروز رفع حجاب منتهی به کشف عورت شده و آزادی منجر به بیعفافی گردیده» نظر اسلام را دربارهٔ حدود حجاب چنین بیان میکند: «مطابق شریعت اسلام تمام بدن زن مگر دو کف دست و صورت عورت است و باید پوشیده شود و این دلیل بسیار واضحی دارد زیرا همهجای بدن زن شهوتانگیز و محرک است.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir