به جرم خمینی

 کتاب «به جرم خمینی» اثری مستند داستانی در مورد فرمانده دلاور لشکر فاطمیون علیرضا توسلی است. فریناز ربیعی که در زمره گروهی مستندساز چند روزی با خانواده و شهید حضور داشته و با ایشان به گفتگو و مصاحبه نشسته است پس از چندین تلاش برای نگارش زندگی‌نامه شهید تصمیم گرفته این اثر را با سبک‌وسیاق رمانی جذاب به رشته تحریر درآورد. 

درباره کتاب «به جرم خمینی» 

این اثر در فصل‌هایی کوتاه و با رفت و برگشت‌های متعدد درگذشته و حال، همچنین استفاده از راوی دوم‌شخص تلاش کرده و علاوه‌برآن با گره‌افکنی در داستان مخاطب را نسبت به زندگی و فعالیت‌های ابوحامد مشتاق نگه دارد. نویسنده حدود هفتاد ساعت مصاحبه با خانواده و هم‌رزمان افغانستان و سوریه شهید انجام داده که حتی برخی از آنان از لحاظ امنیتی محدودیت‌های بسیاری برای بیان اطلاعات در مورد شهید داشته‌اند. بااین‌وجود نویسنده با دستی پر، از منابع و دست‌نوشته‌های شهید شروع به نگارش اثر کرده و زندگی شهید را از دوران طفولیت در افغانستان تا زندگی و ازدواج در ایران و سرانجام جهاد با داعشی‌ها در سوریه روایت کرده است. گرچه این قصه روایتی خطی ندارد و محوریت اصلی ماجرا نیز زندگی عاشقانه‌ام البنین حسینی و ابوحامد است؛ اما بامطالعه این اثر از رشادت‌های این فرمانده دلاور در سوریه و سختی‌های بسیاری که در طول زندگی برای اسلام و مسلمین کشیده آگاهی پیدا خواهید کرد.

 در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم

 نشستم سر سجاده و گفتم: «خدایا من و خاتون خیلی بالا پایین رد کرده‌ایم تا حالا. ولی اگه نبود، من حالا اینجا نبودم. خیلی اذیتش کردم. حقش بیشتر از اینا بود؛ ولی تو براش جبران کن.» 
 بی اینکه حرفی بزنم دو رشته اشک لاغر گونه‌هایم را داغ کرد. انگار که سر کلاف نخی را بگیری و رهایش کنی خاطرات چند سال پیش جلوی چشمم سر خورد. افسردگی، میگرن بی‌پولی، بیکاری عمل سینوزیت سرفه‌هایت اتاق شش‌متری خانه بابا، اوضاع کمرت، کنایه‌های دروهمسایه، سوزن زدن‌های شب‌وروز، سر ساختمان رفتن‌های تو با ترکش‌هایی که هی راه می‌افتادند و... چه روزگاری گذرانده بودیم.