کتاب «مثبتاندیشی سمی» به قلم نویسندهای ژرفنگر، ویتنی گودمن، پرده از یکی از بزرگترین سوءتفاهمات دنیای مدرن برمیدارد. این اثر، با موشکافی دقیق، مثبتاندیشی افراطی و لزوم روبهرو شدن با طیف کاملی از احساسات انسان را واکاوی میکند. اگر گمان میکنید همیشه باید شاد و خوشبین باشید، این کتاب دیدگاهی متفاوت و رهاییبخش را پیش رویتان میگذارد.
امروزه در شبکههای اجتماعی، تبلیغات و حتی گفتگوهای روزمره، بارها توصیه به مثبتاندیشی میشنویم و با شعارهایی مثل «همیشه خوشحال باش!» یا «به بدیها فکر نکن!» مواجه میشویم. ممکن است تصور کنیم نادیده گرفتن غم، ترس یا خشم، نشانه قدرت روانی است. اما حقیقت آن است که این رویکرد، نهتنها کمکی به سلامت روان نمیکند، بلکه میتواند آسیبزا باشد. در «مثبتگرایی سمی»، نویسنده با تکیه بر پژوهشهای روانشناسی و تجربیات بالینی، نشان میدهد که سرکوب و نادیده گرفتن احساسات منفی، زمینهساز مشکلات عمیقتری مانند اضطراب، افسردگی و حتی احساس گناه میشود. کتاب با روایتهایی صادقانه و مثالهای ملموس، به ما میآموزد که پذیرش واقعیتها و احساسات خود، کلید رسیدن به آرامش و رضایت عمیق در زندگی است؛ نه تظاهر به مثبت بودن در تمام شرایط. چرا باید این کتاب را بخوانید؟ این کتاب نگاهتان را نسبت به تقابل احساسات و مثبتاندیشی دگرگون میکند و نشان میدهد که آسیبهای مثبتگرایی سمی، واقعی و جدیاند. مباحث مطرحشده کاملاً کاربردی و مبتنی بر جدیدترین یافتههای روانشناسی است. مفاهیمی که میتواند در زندگی شخصی، حرفهای و روابط شما نقش مؤثری ایفا کند. با مطالعه این اثر یاد میگیرید چگونه خود واقعیتان را، با همه احساسات، شکستها و بیمها، دوست داشته باشید و از دام مقایسه و فشارهای اجتماعی رها شوید. کتاب با زبانی روان، مثالهای ملموس و بدون اصطلاحات پیچیده روانشناسی نوشته شده تا درسهایش برای همگان قابل فهم و کاربردی باشد. اگر فکر میکنید شادی دائمی تنها راه موفقیت است، این کتاب زاویه دیدی جدید و الهامبخش به شما میبخشد و کمک میکند با واقعیت زندگی کنار بیایید.
افرادی که از فشار مثبتاندیشی دائمی خسته شدهاند. کسانی که احساسات خود را سرکوب میکنند و میخواهند یاد بگیرند چگونه صادقانه با خود رفتار کنند. فعالان حوزه روانشناسی و مشاوره که به دنبال منابع بهروز و کاربردیاند. والدینی که میخواهند فرزندان سالمتر و شادتری تربیت کنند. همه کسانی که به بهبود کیفیت زندگی، خودشناسی و سلامت روان علاقهمندند.
یعنی مثبتنگری هیچوقت مفید نیست؟ احتمالاً شما تابهحال صدها بار چنین برخوردهایی را تجربه کردهاید. ممکن است از خودتان بپرسید چطور ممکن است مثبتنگری سمی باشد؟ این کلمهی قدرتمند و اثربخشی است. آیا واقعاً تا این حد مضر است؟ راستش را بخواهید، مثبتنگری چنان در فرهنگ ما عجین شده که به چالش کشیدن آن ترسناک است. هنگام تحقیق و نگارش در خصوص موضوع مثبتاندیشی همیشه نگران این هستم که منفیگرا به نظر برسم. هر زمان که سعی میکنم فرهنگ «فقط حال خوب» را انکار و آن را رد کنم، ناگزیر کسانی پیدا میشوند که خشمگین، حیرتزده و سردرگم هستند و با نظرات و پیامهایشان به من هجوم میآورند: «چطور ممکن است مثبتنگری سمی باشد؟! تو رسماً عقلت را از دست دادهای». درک میکنم. این مسئله گواهی است بر تعهد ما نسبت به فرهنگ مثبتنگری. به ما گفته شده که مثبتنگری کلید شادی و رضایت است- و پزشکان، درمانگران و رهبران همیشه آن را تجویز میکنند. کاملاً منطقی است که اگر کسی خلاف آن را به شما بگوید او را زیر سؤال ببرید؛ اما در پشت درهای بسته، مراجعان، دوستان و خانوادهام سالهاست که به من میگویند تا چه حد از فشار مداوم برای مثبت جلوه دادن هر چیزی بیزار و ناامیدند. آنها با دوستان و همکارانشان که به آنها میگویند: «همهچیز درست میشود.» و «نیمهی پر لیوان را ببین» احساس غریبی میکنند. آنها میدانند این حرفها چارۀ کار نیست و به دنبال راه دیگری هستند. بنابراین، قبل از آنکه شروع کنیم، اجازه بدهید یک موضوع را روشن کنم: مثبتنگری اصلاً بد نیست. درواقع، وقتی درست استفاده شود، عالی است. کارشناسان بر این موضوع اتفاقنظر دارند که احساسات مثبت مثل سپاسگزاری، رضایت، خوشبینی و اعتمادبهنفس میتوانند طول عمر ما را افزایش دهند و سلامتیمان را بهبود ببخشند. بسیاری از این ادعاها مبالغهآمیزند، اما مثبتاندیشی ارزشمند است.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir