مجوس شمال کتابی دربارهٔ متفکر آلمانی، گئورگ هامان (1730- 1788) است. متفکری که حملههایش به نهضت روشنگری سازشناپذیر و کوبنده بود و نقصهای آن را واضحتر نشان میداد. او بنیادگذار واقعی سنت جدلی عقلستیزانهای بود که سهم بزرگی در شکلگیری اندیشه و هنر و احساس در غرب داشت، بااینحال در تاریخ اندیشه از او کمتر سخنی به میان آمده است . برلین او را دوباره کشف و دربارهاش تحقیق کرد. کتاب روایتی خواندنی از اوج و فرود هامان به دست میدهد، او میتواند شخصیت دور از تصور یک رمان باشد، کسی که درراه اعتقاداتش با همه بحث میکرد و از این شاخه به آن شاخه میپرید و زود از کوره درمیرفت.
آیزایا برلین، فیلسوف و اندیشهنگار و نظریهپرداز سیاسی، در 1909 در ریگا متولد شد. او تنها فرزند خانوادهای یهودی بود. از زمان تجزیهٔ لهستان در قرن هجدهم یهودیان بنا بر قانون امپراتوری روسیه در این منطقه محصور بودند. برلین در ششسالگی با خانوادهاش به پطروگراد رفت و تا چند سال پس از انقلاب روسیه در این شهر زیست. برلین در سال 1921 به همراه خانوادهاش به انگلستان مهاجرت کرد. او به دبیرستان سنت پل و سپس به کالج کورپوسکریستی در دانشگاه آکسفورد رفت و در آنجا تاریخ و زبانهای باستانی و سیاست و فلسفه و اقتصاد خواند. در 1932 در نیوکالج به سمت مدرس و به فاصلهٔ کوتاهی به عضویت هیأت علمی کالج اُلسولزدر آکسفورد منصوب شد که در محیط دانشگاهی بریتانیا افتخاری استثنایی بود. در جنگ جهانی دوم او مسئولیتهایی در سفارت بریتانیا در واشنگتن و نیویورک به عهده داشت و سپس سفری به اتحاد جماهیر شوروی کرد و در آنجا با شماری از روشنفکران روسی که از تصفیههای استالین جان سالم به دربرده بودند، بهخصوص آنا آخماتوا و بوریس پاسترناک آشنا شد. این آشناییها باعث شد مخالفت او با کمونیسم محکمتر و سرسختانه شود. پس از جنگ به آکسفورد برگشت. گرچه تا اوایل 1950 به تدریس و نگارش در فلسفه پرداخت اما توجهش به تاریخ سیر اندیشهها بهویژه تاریخ روشنفکری روسیه، تاریخ نظریههای مارکسیستی و سوسیالیستی و نهضت روشنگری جلب شده بود. برلین جز چند سالی که در امریکا و اتحاد جماهیر شوروی بود بقیهٔ عمر خود را در آکسفورد گذراند. او به استادی کرسی چیچلی در نظریات اجتماعی و سیاسی انتخاب شد و ملکه او را به لقب سـِـر مفتخر ساخت. در 1966 رئیس کالج وولفسون شد و بالاترین نشان کشوری بریتانیا نصیب او شد. او سرانجام در 5 نوامبر 1997 چشم از جهان فروبست و در آکسفورد به خاک سپرده شد. آوازهٔ برلین در بیشتر عمر مرهون دفاع از لیبرالیسم، گفتوگوهای مهم و درخشان، حمله به تحجر، تعصب و تندروی سیاسی و نوشتههای قابلفهم درزمینهٔ تاریخ اندیشههاست.
رضا رضایی متولد سال 1335 در شهر ساری است. او آثار متعددی را در حوزههای مختلف علوم انسانی، فنی- مهندسی، موسیقی، هنر و کتابهای تخصصی شطرنج ترجمه کرده است، اما بیشتر ترجمههایش در عرصهٔ ادبیات و نقد ادبی و فلسفه بوده است. رضایی در رشتهٔ مهندسی مکانیک تحصیل کرد. او زبان انگلیسی را در نوجوانی آموخت و اولین ترجمهاش کتابی دربارهٔ شطرنج است که در 16 سالگی آن را ترجمه کرد، اما به نام شخص دیگری منتشر شد. او از همان کودکی به شطرنج علاقهمند بود و بهصورت حرفهای بهعنوان شطرنجباز، استاد شطرنج و رئیس فدراسیون شطرنج نیز فعالیت کرده است. رضایی ازجمله ویراستاران «مرکز نشر دانشگاهی» بود و در آنجا بیش از همه در بخش فنی- مهندسی به ویرایش و ترجمه پرداخت. فعالیت مطبوعاتی رضایی از سال 1357 آغاز شد و در این سالها نیز جستهوگریخته ادامه داشته است. رضایی با ترجمهٔ رمان جوان خام، اثر داستایفسکی، کار حرفهای خود را در ترجمه آغاز کرد. گسترهٔ فعالیت او در عرصهٔ ترجمه وسیع است، اما ترجمهٔ آثار کلاسیک ادبیات انگلیسیزبان، ازجمله مجموعه آثار جین آستین، خواهران برونته، جورج الیوت و رمان گتسبی بزرگ، از کارهای شاخص اوست. ترجمههای رضایی در حوزههای دیگر نیز اغلب از آثار شاخص آن حوزه به شمار میرود؛ ازجمله کتابهای تئوری بنیادین شطرنج، راهنمای جامع موسیقی کلاسیک، آزادی و زندگی تراژیک، فرهنگ اساطیر کلاسیک، هنر داستاننویسی، کارل مارکس (زندگی و محیط)، انقلاب مشروطهٔ ایران و...
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir