جی. ام. کوتسی در استاد پترزبورگ هم به تاریخ وهم به زندگی شخصیاش نظردارد. پسر بیستوسهسالهٔ کوتسی به شکل مشکوکی از ارتفاع سقوط کرد و جان خود را از دست داد.این کتاب پاسخ ادبی نویسنده به این بخش از زندگی خویش است. او میخواست داستانی اتوبیوگرافیک دربارهٔ پدری بنویسد که پسرش را ازدستداده است؛ اما واقعیت فقدان چنان رنجبار و سوزاننده بود که او نمیتوانست آن را لمس کند. پس تصمیم گرفت دستپوشی فراهم کند تا بتواند به این شیء یا خلأ سوزان دست بزند و درنتیجه به سراغ فئودور داستایفسکی رفت. بریدهٔ کتاب: به این طریق محتاطانه، مثل مردی که زخم خود را وارسی میکند، دوباره پاول را به افکارش راه میدهد. در جزیرهٔ یلاگین، زیرپوششی از خاک و برف، پاول ناآرام و سرسختانه به حیاتش ادامه میدهد. بدن خود را منقبض کرده است، از سرما، از فکر ابدیتی که باید تا روز رستاخیز تاب آورد، روزی که مقبرهها زیرورو خواهند شد و گورها دهان بازخواهند کرد و او چون جمجمهای عریان دهان بر هم میساید و تحمل میکند آنچه را که باید تحمل کند تا خورشید دوباره بر او بتابد و عضلات سستش را آرامآرام به حرکت درآورد. کودک بینوا! تکهای از مؤخره به قلم سپاس ریوندی: جان مکسول کوتسی، برندهٔ دو جایزهٔ بوکر، جایزهٔ نوبل و جوایز ادبی متعدد دیگر، برای خوانندگان حرفهای نامی آشناست. رمان و تاریخ یکی از مسائلی که ذهن کوتسی را به خود مشغول کرده نسبت میان رمان و تاریخ است. جی. ام. کوتسی در جستوجوی راههایی است که با آن بتوان رمان را بهنوعی “رقیب تاریخ” بدل کرد. احتمالاً تکاندهندهترین دستاورد روایی او دربارهٔ نسبت میان داستان و تاریخ رمانی است که در سال 1994 انتشار داد، یعنی وقتی افریقای جنوبی در یک نقطهٔ عطف تاریخ بود و برای اولین بار انتخاب ریاستجمهوری آزاد برگزار میشد. در این زمان، کوتسی کتابی منتشر کرد که ماجرا و محل وقوع و حال و هوای آن ظاهراً هیچ نسبتی باتجربهٔ سیاسی آن روزهای کشورش نداشت: استاد پترزبورگ. این رمان تا حدی بر زندگینامهٔ فئودور داستایفسکی مبتنی است. استاد پترزبورگ اثری است بهغایت پیچیده و عمیق و به سؤالاتی میپردازد که با ملاحظاتی میتوان آن را به زندگی هر فرد در یک رژیم سیاستاً سرکوبگر اطلاق کرد.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir