کتاب «نامآوران نوآور: روایت چهرههای ماندگار ایران در علوم ریاضی» نوشته علی ایلنت، مجموعهای از مصاحبهها و روایتهایی است که به معرفی و بررسی زندگی و دستاوردهای چهرههای برجسته ایرانی در حوزه علوم ریاضی میپردازد. این کتاب با گردآوری و تدوین مصاحبههایی که با این بزرگان انجام شده، تلاش میکند تا میراث علمی و فرهنگی آنها را حفظ کند و به نسلهای آینده معرفی نماید. نویسنده در مقدمه کتاب اشاره میکند که بسیاری از این افراد هیچ مدرک و مستند مکتوب دیگری در زمینه فعالیتها و خدمات خود نداشتهاند و اگر این مصاحبههای صوتی نیز از بین میرفت، نسل جوان دیگر هیچگاه نمیتوانست این مفاخر سرزمین خود را بشناسد.
این کتاب به معرفی و بررسی زندگی و دستاوردهای چهرههای ماندگار ایرانی در علوم ریاضی میپردازد. برخی از شخصیتهای برجستهای که در این کتاب معرفی شدهاند عبارتند از:
دکتر محمود حسابی: دانشمند برجسته ایرانی و بنیانگذار فیزیک نوین در ایران.
دکتر مجتهدی: رئیس مدرسه ماندگار البرز و از چهرههای تاثیرگذار در آموزش و پرورش ایران.
تقی فاطمی: بنیانگذار ریاضی نوین در ایران و از پیشگامان آموزش ریاضیات مدرن.
آلنوش طریان: مادر علم ستارهشناسی مدرن ایران و از چهرههای پیشرو در این حوزه.
اسدالله آل بویه: از دانشمندان برجسته ریاضی و از چهرههای تاثیرگذار در توسعه علوم ریاضی در ایران.
نویسنده در این کتاب، با استفاده از مصاحبههای انجامشده با این بزرگان، به بررسی زندگی، چالشها و دستاوردهای آنها میپردازد. برای مثال، در بخشی از کتاب، روایتی از دکتر محمود حسابی نقل میشود که چگونه با تلاش و پشتکار خود، رضاشاه را متقاعد به تأسیس دانشگاه تهران کرد. این روایتها نه تنها به معرفی دستاوردهای علمی این بزرگان میپردازد، بلکه به بررسی نقش آنها در توسعه علمی و فرهنگی ایران نیز توجه دارد.
این کتاب به علاقهمندان به تاریخ علم، دانشجویان و پژوهشگران علوم ریاضی، و کسانی که به دنبال شناخت بیشتر از بزرگان علمی ایران هستند، پیشنهاد میشود. همچنین، این اثر برای معلمان و مربیانی که به دنبال الگوهای موفق برای الهامبخشی به دانشآموزان خود هستند، منبعی ارزشمند محسوب میشود. اگر به دنبال کتابی هستید که به معرفی چهرههای ماندگار ایران در علوم ریاضی بپردازد و روایتهایی جذاب و الهامبخش از زندگی آنها ارائه دهد، این کتاب گزینهای ایدهآل است. علاوه بر این، این اثر برای کتابخانههای دانشگاهی و مراکز تحقیقاتی که به دنبال منابعی در زمینه تاریخ علم و بزرگان علمی ایران هستند، بسیار مفید خواهد بود.
اعلم برایشان وقت گرفتند و پدر نزد رضاشاه رفتند. پدر گفتند که با شاه صحبت کردند و گفتند بهتر است یک دانشگاه داشته باشیم. نیم ساعتی هر چه راجع به دانشگاه توضیح دادند شاه متوجه نشد و گفت: «دانشگاه به چه دردی می خورد؟» پدر گفتهاند: «دانشگاه به درد این میخورد که اگر شما خواستید کارخانه درست کنید راه آهن سراسری بکشید ذوب آهنی داشته باشید سدی بسازید نمی روید از فرنگ مهندس آلمانی و غیره بیاورید. خود ایرانیها برای شما میسازند شاه قبول میکند و میگوید شما بروید قانون آن را بنویسید و به مجلس بدهید قانون دانشگاه تهران هم به قلم آقای دکتر حسابی است.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir