بیگانه اثر آلبر کامو تازه از چاپ بیرون آمده بود که توجه زیادی را به خود جلب کرد. این مطلب تکرار میشد که این اثر «بهترین کتابی است که از متارکه جنگ تاکنون منتشرشده»؛ در میان آثار ادبی عصر ما، این داستان خودش هم یک بیگانه است.
بیگانه کتابی نیست که چیزی را روشن کند. انسان پوچ نمیتواند چیزی را روشن کند. انسان فقط بیان میکند و همچنین این کتاب کتابی نیست که استدلال کند. آقای کامو فقط پیشنهاد میکند و هرگز برای توجیه کردن آنچه ازلحاظ اصول، توجیه نشدنی است خود را به دردسر نمیافکند. پیامی که آقای کامو میخواهد با روشی داستان مانند بیانش کند، او را به تواضعی بزرگمنشانه و امیدوار میکشاند که عبارت از تسلیم و تفویض هم نیست.
بیگانه یک اثر کلاسیک است. یک اثرمنظم و آراسته است. اثری است که در موضوع بیهودگی و پوچی و نیز به ضد آن ساختهشده است. آیا همه آنچه را که نویسنده ازساختن چنین داستانی میخواسته همینها بوده است؟ من نمیدانم؛ و این عقیده خوانندهای است مثل من که ابراز میدارم.
بیگانه داستان یک مرد درونگرا به نام مرسو را تعریف میکند که مرتکب قتلی میشود و در سلول زندان در انتظار اعدام خویش است. داستان در دههٔ 30 در الجزایر رخ میدهد.
داستان به دو قسمت تقسیم میشود. در قسمت اول مرسو در مراسم تدفین مادرش شرکت میکند و درعینحال هیچ تأثر و احساس خاصی از خود نشان نمیدهد. داستان با ترسیم روزهای بعد از دید شخصیت اصلی داستان ادامه مییابد. مرسو بهعنوان انسانی بدون هیچ اراده به پیشرفت در زندگی ترسیم میشود. او هیچ رابطهٔ احساسی بین خود و افراد دیگر برقرار نمیکند و در بیتفاوتی خود و پیامدهای حاصل از آن زندگیاش را سپری میکند. او از اینکه روزهایش را بدون تغییری در عادتهای خود میگذراند خشنود است.
همسایهٔ مرسو که ریمون سنته نام دارد و متهم به فراهم آوردن شغل برای روسپیان است با او رفیق میشود. مرسو به سنته کمک میکند یک معشوقهٔ او را که سنته ادعا میکند دوستدختر قبلی او است به سمت خود بکشد. سنته به آن زن فشارزیادی میآورد و او را تحقیر میکند. مدتی بعد مرسو و سنته کنار ساحل به برادر آن زن «مرد عرب» و دوستانش برمیخورند. اوضاع از کنترل خارج میشود و کار به کتک کاری میکشد. پسازآن مرسو بار دیگر «مرد عرب» را در ساحل میبیند و این بار کس دیگری جز آنها در اطراف نیست. بدون دلیل مشخص مرسو به سمت مرد عرب تیراندازی میکند که در فاصلهٔ امنی از او از سایهٔ صخرهای در گرمای سوزنده لذت میبرد.
در قسمت دوم کتاب محاکمهٔ مرسو آغاز میشود. در اینجا شخصیت اول داستان برای اولین بار با تأثیری که بیاعتنایی و بیتفاوتی برخورد او بر دیگران میگذارد روبهرو میشود. اتهام راست بیخدا بودنش را بدون کلامی میپذیرد. او رفتار خود را بهعنوان قانون منطقی زندگیاش تفسیر میکند. او به اعدام محکوم میشود...
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir