کتاب پنجره فیروزهای، اثری است ماندگار که خاطرات سه دهه فعالیتهای فرهنگی حجتالاسلام عبدالله حسن زاده آملی را بازگو میکند. این کتاب توسط مسلم ناصری به رشته تحریر درآمده است. در این کتاب، خواننده با زندگینامه و تجربیات عملی یک چهره فرهنگی مؤثر آشنا میشود که فرزند عالم بزرگ حسن حسن زاده آملی است؛ شخصیتی که نقش مهمی در جریانهای فرهنگی و دینی معاصر ایران ایفا کرده است. کتاب «پنجره فیروزهای» دریچهای نو به دنیای فرهنگ، ایمان و تلاش است که خواننده را با خود به سفری پربار در سلسله خاطرات و تجارب فرهنگی میبرد.
«پنجره فیروزهای» روایتگر مسیر زندگی و تلاشهای فرهنگی عبدالله حسن زاده آملی از کودکی تا امروز است. این اثر نه تنها به زندگی شخصی و خانوادگی ایشان میپردازد بلکه چالشها، موفقیتها و تأثیرگذاری وی بر فضای فرهنگی و مذهبی را به تصویر میکشد. در لابهلای صفحات این کتاب، خواننده با فضاهای نوستالژیک و روحانی خانوادهای آشنا میشود که در بستر آن، تأثیر بزرگ پدر یعنی حسن حسن زاده آملی، عارف برجسته، به وضوح حس میشود. این کتاب خاطراتی ارزشمند از سه دهه فعالیت گسترده فرهنگی است که با نثری روان و مستند گردآوری شده است. «پنجره فیروزهای» ترکیبی از داستانهای واقعی، تحلیلهای فرهنگی و مذهبی و دیدگاههای شخصی را در خود جای داده است که هم برای اهل فرهنگ و هم علاقمندان به تاریخ معاصر، خواندنی و جذاب است. با توجه به روند رو به رشد فعالیتهای فرهنگی و اهمیت شناخت چهرههای اثرگذار، این کتاب نقش مهمی در شناخت عمیقتر استراتژیها و دغدغههای فرهنگی در جامعه امروز ایران دارد.
پژوهشگران و دانشجویان حوزه فرهنگ، تاریخ معاصر و مطالعات دینی که به دنبال منابع معتبر و مستند هستند. فعالان و مدیران فرهنگی که میخواهند با تجارب عملی و موفق یک پیشکسوت آشنا شوند. علاقهمندان به زندگینامهها و خاطرات شخصیتهای فرهنگی-مذهبی. کسانی که به دنبال رشد فکری، فرهنگی و معنوی از خلال داستانهای واقعی و انگیزشی هستند. عموم خوانندگانی که به شناخت بهتر ابعاد مختلف جامعه و مسائل فرهنگی ایران علاقهمندند.
آن زمان که در دبیرستان بودم با فضای فرهنگی در زمان شاه آشنایی نداشتم. نه رادیویی بود، نه تلویزیونی و نه روزنامهای. اما از زمان طلبگی چرا. قبل از انقلاب وارد حوزه شدم. آن زمان فضایی بود که توی آن فضا شهید مطهری و مرحوم دکتر شریعتی مطرح بودند. من آنچه که از نویسندگان میدانستم کلاسیک بود که در کتابخانه پدر با آنها آشنا شده بودم. زمانی که به حوزه آمدم بیشترین مسألهای که بود مسأله شهید مطهری و دکتر شریعتی بود. آن موقعی که من در سال 52 -53 طلبه شدم، بیشتر مسائل مذهبی مطرح بود. چیزی درباره نویسندگان و هنرمندان مطرح نبود. در حوزه علمیه، مسائل شهید مطهری و دکتر شریعتی مطرح بود که یک عده موافق دکتر بودند و یک عده مخالف بودند و بحثهایی در مدارس بود. سعی میکردیم کتابهای دکتر را پیدا کنیم که سخت پیدا میشد. همان موقع من چند جلد کتاب دکتر را پیدا کرده بودم. فاطمه فاطمه است، حج و سه تا کتاب دیگر. آن موقع من حجره داشتم و طلبه بودم. کتابها در حجره بود و این کتابها را به خانه نمیبردم. البته هیچ احساس که حاج آقا بفهمد این کتابها را دارم نداشتم. هیچ نگرانی از این جهت نداشتم. یادم است که قبل از انقلاب به خاطر خواندن آثاری که در خانه پدر بود به قول معروف یک خورده شعر گفتن ما گل کرده بود. کارهای ادبی را یک خورده دوست داشتم و انجام میدادم. لذا راه میافتادم میرفتم تهران جلو دانشگاه، به بعضی از کتابفروشیها سر میزدم به ویژه به کتابفروشی «نگاه» میرفتم. ته کتابفروشیاش تعدادی کتاب ارزان قیمت چیده بود و خیلی از کتابهای شعر سهراب سپهری، احمد شامل، اخوان ثالث، یدالله رویایی، مشیری، فروغ فرخزاد، نیما و خیلی از بزرگان را همانجا با مثلاً یک تومن دو تومان قیمتهای خیلی کم میخریدم و همین کتابهای توی حجرهام بود.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir