خواب های نا تمام - زندگینامه داستانی اطیاف زبیدی همسر شهید محمد شیبانی

کتاب «خواب‌های ناتمام» زندگینامه داستانی اطیاف زبیدی، همسر شهید محمد شیبانی است که توسط الهه آخرتی نوشته شده است. این کتاب زندگی پر فراز و نشیب اطیاف زبیدی، زن جوان عرب، را روایت می‌کند که از کودکی با سختی‌هایی مانند غیاب پدر و زندگی در اردوگاه آوارگان مواجه بوده است. اطیاف، همسر شهید محمد شیبانی، که راننده شهید ابومهدی المهندس بود و همراه با حاج قاسم سلیمانی در فرودگاه بغداد به شهادت رسید، داستانی درام و خواندنی دارد که می‌توانست موضوع یک رمان باشد. نویسنده در این اثر تلاش کرده است تا واقعیت‌های زندگی اطیاف را بدون وارد کردن تخیل بیان کند و به سختی‌ها و تأثیرات شهادت بر خانواده‌های شهدا بپردازد، زیرا معتقد است زندگی شهدا پس از شهادتشان نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرد. کتاب همچنین به پیشینه تاریخی و سیاسی عراق، از جمله شکل‌گیری حزب بعث، اشاره دارد و به نقش خانواده اطیاف در جنگ و مقاومت می‌پردازد؛ پدر اطیاف از شهدای جنگ تحمیلی ایران بوده و 27 نفر از بستگان نزدیکش شهید شده‌اند. «خواب‌های ناتمام» با نگاهی مستند و داستانی، زندگی شخصی، خانوادگی و اجتماعی اطیاف زبیدی را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد چگونه این زن جوان با مشکلات متعدد روبه‌رو شده و در مسیر مقاومت و ایثار همراه همسر شهیدش گام برداشته است. این کتاب برای علاقه‌مندان به زندگی‌نامه‌های داستانی شهدا، تاریخ معاصر منطقه و روایت‌های انسانی و مستند از زندگی خانواده‌های شهدا مناسب است.

درباره کتاب خواب‌های ناتمام - زندگینامه داستانی اطیاف زبیدی همسر شهید محمد شیبانی

در کتاب «خواب‌های ناتمام» جزئیاتی از زندگی اطیاف زبیدی در دوران جنگ و اسارت به تصویر کشیده شده است که شامل این موارد است: روایت زندگی پر فراز و نشیب اطیاف زبیدی، زن جوان عرب که از کودکی با غیاب پدر و زندگی در اردوگاه آوارگان مواجه بوده و در شرایط سخت جنگ و اسارت زندگی کرده است. کتاب با استفاده از تکنیک روایت موازی، بخش‌هایی از زندگی حال اطیاف و گذشته او را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد چگونه رنج شیعه بودن در فرهنگ و زیست متفاوتش بر زندگی او تأثیر گذاشته است. اطیاف در دوران جنگ و اسارت با مشکلات فراوانی روبرو بوده، از جمله فقدان پدر، زندگی در اردوگاه‌ها و تحمل دوری از همسر شهیدش محمد شیبانی که در مسیر مقاومت و مبارزه به شهادت رسیده است. کتاب همچنین به پیشینه تاریخی و سیاسی عراق، شکل‌گیری حزب بعث و تأثیر آن بر زندگی مردم و خانواده اطیاف اشاره دارد و نشان می‌دهد چگونه جنگ و اسارت زندگی او و خانواده‌اش را تحت تأثیر قرار داده است. نویسنده تأکید کرده که در نگارش کتاب از تخیل پرهیز کرده و واقعیت‌های زندگی اطیاف را به صورت مستند و دقیق روایت کرده است. به طور کلی، «خواب‌های ناتمام» نه تنها زندگی شخصی اطیاف زبیدی بلکه تاریخ بخشی از مردم عراق را در دوران جنگ و اسارت بازگو می‌کند و شرایط سخت و پیچیده زندگی یک زن جوان عرب در این دوران را به تصویر می‌کشد.

خواندن کتاب خواب‌های ناتمام - زندگینامه داستانی اطیاف زبیدی همسر شهید محمد شیبانی را به چه کسانی توصیه می‌کنیم؟

خواندن کتاب «خواب‌های ناتمام - زندگینامه داستانی اطیاف زبیدی همسر شهید محمد شیبانی» به کسانی توصیه می‌شود که به زندگی‌نامه‌های داستانی و مستند شهدا و خانواده‌های آنان علاقه‌مندند. این کتاب برای مخاطبانی مناسب است که می‌خواهند با زندگی پر فراز و نشیب یک زن جوان عرب، در شرایط جنگ، اسارت و مقاومت آشنا شوند و تأثیرات شهادت و مبارزات 100 سال اخیر منطقه را از نگاه یک خانواده مقاوم ببینند. همچنین این اثر برای پژوهشگران، دانشجویان تاریخ معاصر، مطالعات منطقه‌ای و کسانی که به روایت‌های انسانی و مستند از زندگی خانواده‌های شهدا علاقه دارند، منبعی ارزشمند است. والدین و مربیانی که می‌خواهند نسل جوان را با واقعیت‌های زندگی شهدا و سختی‌های پس از شهادت آشنا کنند نیز می‌توانند این کتاب را به عنوان منبعی آموزنده و تأثیرگذار معرفی کنند. به طور کلی، «خواب‌های ناتمام» کتابی است که با روایت مستند و بدون تخیل، زندگی واقعی اطیاف زبیدی را به تصویر می‌کشد و خواندن آن به همه علاقه‌مندان به موضوعات مقاومت، جهاد، تاریخ معاصر و زندگی خانواده‌های شهدا توصیه می‌شود.

در بخشی از کتاب خواب‌های ناتمام - زندگینامه داستانی اطیاف زبیدی همسر شهید محمد شیبانی می‌خوانیم 

با خانم اطیاف روز رونمایی کتاب«خواب‌های ناتمام» آشنا شدم. نمی‌دانم چرا خیال می‌کردم اسمش عطیه است. حتی بعد از اینکه مجری خانم زبیدی را پشت تریبون صدا کرد باز هم اسم اطیاف از ذهنم پرید. متن سخنرانی‌اش را از روی کاغذ می‌خواند. با حذف تقریباً نود درصد کسره‌ها و ماشینی. از الهه پرسیدم که تو متن را برایش ترجمه کردی با چشمک و لبخند تأیید کرد. از همان جایی که نشسته بودم قربان‌صدقه فارسی حرف زدنش رفتم و عاشق لحن خواندنش شدم. اما بعد که با هم صحبت کردیم متوجه شدم فارسی حرف زدنش خیلی روان‌تر از فارسی خواندنش است. فهمیدم که بخشی از دوران کودکی‌اش در ایران بوده و در سال‌های اخیر چندباری به ایران سفر کرده. الهه وسط صحبت‌هایمان از تعداد شهدای خانواده‌اش گفت. آن‌قدر تعدادشان زیاد بود که هم تعدادشان از دستم در رفت و هم نسبت‌هایشان با اطیاف. الهه که قیافه گیج و گولم را دید گفت همه اینها داخل کتاب ذکر شده و من داشتم فکر می‌کردم کتابی که درباره شهید «محمد شیبانی» است چرا باید درباره خانواده اطیاف اطلاعات داده باشد؟ حتی یک موضوع خصوصی از زندگی اطیاف هم مطرح شد و الهه مسئله را خیلی برایم باز نکرد و باز گفت که دلیلش داخل کتاب آمده. و چه خوب که نگفت چون بخشی از تعلیق کتاب از بین می‌رفت. من هم نمی‌گویم تا تعلیقش برای شما از بین نرود. تمام مدت رونمایی گمان می‌کردم کتاب درباره شهید شیبانی است. چون هروقت هم که با نویسنده کتاب درباره‌اش صحبت می‌کردیم به شهید شیبانی اشاره می‌کرد. طرح روی جلد کتاب هم همین نکته را به ذهن متبادر می‌کند. یک عکس خندان با لباس عربی از شهید شیبانی. یکی از شهدایی که همراه با حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس در فرودگاه بغداد شهید شدند. و من هنوز متوجه نشدم چرا باید کتابی که درباره اطیاف است در طرح جلد مخاطب را به اشتباه بیندازد. حتی زیر تیتر کتاب هم قانع‌کننده نیست: «زندگی‌نامه داستانی اطیاف زبیدی همسر شهید محمد شیبانی» محمد شیبانی تقریباً در نیمه دوم کتاب حضور پیدا می‌کند و حضورش هم محدود به زندگی خانوادگی‌اش است. همان‌قدری که کنار همسرش بوده یا حتی روزهایی که نبوده. محمد در این کتاب همسر اطیاف است نه رزمنده‌ای که در سوریه و عراق جنگیده یا محمدی که محافظ ابومهدی بوده. البته غیبت محمد در کتاب هیچ ضربه‌ای به کتاب وارد نکرده چون از همان ابتدا هم کتاب کتابِ شهید شیبانی نبوده. کتاب، داستانِ دختری است که رنج شیعه بودن را به دوش دارد اما فرهنگ و زیستش متفاوت با ما شیعیان ایرانی است. نویسنده برای این کتاب از تکنیک روایت موازی استفاده کرده. یعنی ابتدای هر فصل بخشی از زیست اکنون اطیاف زبیدی است و ادامه فصل، زندگی گذشته او. گذشته او از پیش از تولد آغاز می‌شود و تا شهادت محمد ادامه پیدا می‌کند. هردو روایت خطی هستند و مخاطب را در پیچ‌و‌خم زندگی این دختر عرب سردرگم نمی‌کنند. زمان حال داستان پیوستگی کمی دارد و از پل تداعی به سبک داستانی استفاده نشده است. اما نثر خوب و خواندنی نویسنده مانع از دست‌انداز در داستان شده است. نثری که هم روان است و هم بنا به سبک داستان پراحساس. دایره لغات نویسنده وسیع است و همین وسعت دایره لغات به زیبایی متن کمک کرده است.