کتاب پول و عقل: باورهای اشتباه دربارهی پول و روشهایی برای هوشمندانهتر خرج کردن نوشتهی دن آریلی و جف کرایسلر، یک راهنمای عملی و جذاب برای بهبود مدیریت مالی و تصمیمگیریهای اقتصادی است. این کتاب با نگاهی طنزآمیز و صمیمی، به بررسی باورهای نادرست دربارهی پول میپردازد و راهکارهایی ساده اما مؤثر برای خرج کردن هوشمندانه ارائه میدهد. نویسندگان با استفاده از تحقیقات علمی و مثالهای واقعی، نشان میدهند که چگونه میتوانیم عادتهای بد مالی خود را کنار بگذاریم و به سمت مدیریت بهتر منابع مالی حرکت کنیم.
دن آریلی و جف کرایسلر در این کتاب به این موضوع میپردازند که چرا بسیاری از افراد، علیرغم تلاشهای فراوان، در مدیریت مالی خود موفق نیستند. آنها توضیح میدهند که رفتارهای مالی ما اغلب تحت تأثیر باورهای نادرست و عادتهای غلط قرار دارد. برای مثال، استفاده از کارتهای اعتباری به جای پول نقد میتواند باعث شود بیشتر خرج کنیم، حتی اگر این افزایش هزینهها را متوجه نشویم.
یکی از موضوعات کلیدی کتاب، بررسی تفاوتهای روانشناختی بین استفاده از پول نقد و کارتهای اعتباری است. نویسندگان نشان میدهند که چگونه پرداخت با کارتهای اعتباری میتواند باعث شود راحتتر و بیشتر خرج کنیم، در حالی که پرداخت با پول نقد این احساس را کاهش میدهد. آنها با ارائهی راهکارهایی عملی، به خوانندگان یاد میدهند که چگونه میتوانند با آگاهی از این تفاوتها، تصمیمات مالی بهتری بگیرند.
کتاب پول و عقل همچنین به موضوعاتی مانند تأثیر تبلیغات بر تصمیمات مالی، اهمیت پسانداز و برنامهریزی مالی، و نحوهی مقابله با وسوسههای خرید میپردازد. نویسندگان با استفاده از مثالهای واقعی و داستانهای جذاب، خواننده را به چالش میکشند تا نگاهی عمیقتر به رفتارهای مالی خود داشته باشد و راههایی برای بهبود آن بیابد.
این کتاب برای افرادی که به دنبال بهبود مدیریت مالی خود هستند و میخواهند عادتهای بد مالی را کنار بگذارند، بسیار مناسب است. اگر شما هم احساس میکنید که در دام خرجهای غیرضروری افتادهاید یا به دنبال راهکارهایی برای پسانداز و برنامهریزی مالی بهتر هستید، پول و عقل میتواند راهنمای ارزشمندی برای شما باشد. همچنین، این کتاب برای علاقهمندان به روانشناسی اقتصادی و کسانی که به دنبال درک عمیقتری از رفتارهای مالی هستند، جذاب خواهد بود. اگر به دنبال کتابی هست که به شما کمک کند تا هوشمندانهتر خرج کنید و تصمیمات مالی بهتری بگیرید، این کتاب را از دست ندهید.
سوزان تامکینز، عمه سوزانِ کسی است و کموبیش همۀ ما یکی از این عمه سوزانها داریم. عمه سوزان زنی دوستداشتنی و واقعاً خوشبخت است و هروقت برای خودش و بچههایش خرید میکند، برای برادرزادههایش هم هدیه میخرد. عمه سوزان عاشق خرید از فروشگاههای جِیسیپنی2 است. از بچگی همراه والدین و پدربزرگ و مادربزرگش به آن جا میرفت و در پیدا کردن اجناس تخفیفخورده حسابی کارکشته بود. همیشه تخفیفهای خوبی به تورش میخورد. سرگرم هم میشد. طبقات پاساژ را زیر پا میگذاشت و بیشترین درصد تخفیف را پیدا میکرد و آنقدر خوشحال میشد که انگار گنج کشف کرده است.این اواخر عمه سوزان برادرزادههایش را هم با خودش به فروشگاه میبرد و ژاکتهای زشت و لباسهای سایز نامناسب را بهشان قالب میکرد چون «هیچ آدم عاقلی تخفیفهایی به این خوبی را رد نمیکند!» بچهها خوششان نمیآمد ولی او حسابی کیف میکرد. کشف بهترین تخفیفها در جِیسیپنی تا مدتها یکی از بزرگترین هیجانهای زندگی عمه سوزان بود.
تا اینکه روزی ران جانسون، مدیر جدید فروشگاههای جِیسیپنی، کلک همۀ تخفیفها را کند و در عوض، قیمتهای جدیدی را اعمال کرد که بهقول خودش «منصفانه و عادلانه» بودند. دیگر از تخفیف ویژه و حراج فصل و یکی بخر دوتا ببر خبری نبود.
سوزان اول بدجور غصهدار شد، بعد خونش به جوش آمد و دیگر پایش را در جِیسیپنی نگذاشت. حتی با دوستانش گروه آنلاینی به نام «از ران جانسون متنفریم» تشکیل داد. فقط سوزان نبود که چنین احساسی داشت. بسیاری از مشتریها دیگر به جِیسیپنی نرفتند. اوضاع فروشگاهها وخیم شد، اوضاع سوزان وخیم شد و اوضاع ران جانسون هم وخیم شد. در واقع اوضاع همۀ ژاکتهای بیریخت هم وخیم شد: دیگر خریدار نداشتند. پس اوضاع چهکسی بهتر شد؟ برادرزادههای سوزان.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir