کتاب مهارت معلمی نوشته محسن قرائتی است که انتشارات ستاد اقامه نماز منتشر کرده است. تعلیموتربیت مبارکترین کاری است که خداوند آن را بر دوش انبیا و اوصیا گذاشته است. در زمان طاغوت، به سراغ برخی از مبلغین - که تعدادشان بسیار اندک بود. رفتند و با پرداخت مبالغی آنان را جذب نظام شاهنشاهی کردند. آنها از زیر بار شغل شریف معلمی، شانه خالی کردند و با حضور در دستگاه فاسد، به دنیا روی آوردند. در آن روز، آیتاللهالعظمی گلپایگانی به فرمود: «اگر طلبهای بهجای تبلیغ و تحصیل دین، سراغ دربار رفت و بازوی آنان شد، نگوید: رفتم؛ بلکه بگوید: لیاقت نداشتم و امامزمان مرا از حوزه بیرون انداخت.» این سخن در آن زمان بسیار مهم بود و سبب بیمهشدن دیگر مبلغان در برابر توطئه درباریان شد.
آری! اگر کسی بتواند با تولید و توزیع و مصرف علم به انسانها خدمت کند و به دلها و جانها حیات ببخشد و در مسیر انبیای الهی به گام بردارد، اما به سراغ تولید و توزیع و مصرف اجناس دیگر برود، برنده نیست و خسارت کرده است.
در گام اول، نوع نگاه ما به شغل معلمی است که میتواند در تعلیموتربیت و انجام این مسئولیت بزرگ تأثیرگذار باشد. با قاطعیت میتوان گفت که معلمی فراتر از همهٔ کارها و سرآمد همهٔ شغلهاست. معلم نیاز به حقوق و تأمین نیازهای زندگی دارد؛ اما هیچگاه به کار مهمش از دریچه مادیات نمینگرد.
کار معلم، تعلیموتربیت است؛ تعلیم و تربیتی که کار خدای تعالی و پیامبران اوست. اساساً عالم با همهٔ پیچیدگیها، تنوعات، زیباییها، نعمتها و ابتلائاتش برای تربیت «انسان» خلق شده است. آری! زمین، مرکز آموزشوپرورش خداست؛ با پیامبرانی که معلمان آسمانیاند و مسئولیت تربیت انسان را بر دوش دارند.
این کتاب معلم و جایگاهش را بررسی میکند.
این کتاب را به تمام علاقهمند به شغل انبیا، معلمی پیشنهاد میکنیم
. معلم ربّانی، هادی و ناجی بشر است
آموزش و تحصیلات، هم میتواند دامی برای تحصیلکردگان و ایجاد وابستگی آنها به ابرقدرتها شود، هم وسیله نجات بشر از شرّ طاغوتها.
بر اساس آیات قرآن کریم، یکی از شاخصهها و اهداف بزرگ حضرت موسی (ع) نجات بنیاسرائیل از شرّ فرعون بود؛ چنانچه با صراحت به فرعون گفت: (أَنْ أَرْسِلْ مَعَنا بَنِی إِسْرائِیلَ)19؛ «بنیاسرائیل را [آزاد کن و] همراه ما بفرست.»
نشانه فقیه آن است که مردم را از شرّ دشمنانشان آزاد سازد: (وَ أَنْقَذَهُمْ مِنْ أَعْدَائِهِمْ).
قرآن کریم یکی از وظایف انبیای را رهاسازی افکار جامعه از غل و زنجیرهایی برشمرده است که به آن گرفتار شده بودند: (وَ یضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیهِمْ)؛21 «و از آنان بار گران (تکالیف سخت) و بندهایی را که بر آنان بوده است، برمیدارد [و آزادشان میکند].»
امروزه رشتههای تحصیلی متنوعی ایجاد شده است که در بسیاری از امور، رفاه را برای بشر به ارمغان آوردهاند؛ اما آیا توانستهاند بشر را آزاد کنند؟ در موارد زیادی علم هست؛ ولی ثمرهاش نیست. مثلاً تلفن همراه - که یک وسیله ارتباطی است - نزد هر کس هست؛ اما آیا خود «ارتباط» هم هست؟ چهبسا وسیلهٔ ارتباطی باشد، اما خود انسانها با هم قهر باشند. علم و ثمرهٔ آن نیز میتواند دچار این آسیب شود
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir