کتاب آلوت نوشته امیر خداوردی «آلوت» به این نکته توجه ویژه داشته که میشود از دین قرائتی پر از خشونت و افراطیگری یا قرائتی انسانی و معقول داشت یا حتی مثل شاه سلطان حسین داستان «آلوت» به قرائتی خیالانگیز و پر از وهم رسید. امیر خداوردی نویسنده رمان«آلوت» تحصیلکرده حوزه علمیه قم و روحانی است. او در حال حاضر از مدرسان جامعه المصطفی العالمیه است. «آمین میآورم» نخستین رمان خداوردی است که در سال 94 منتشر شد. او در رمان تازه منتشرشدهاش با نام «آلوت» با خلق شخصیتی به نام فخرالدین، تلاش کرده ریشههای تفکر تکفیریها و رفتارهای تروریستی را بازنمایی کند. این داستاننویس درباره طلبگی و داستاننویس شدنش گفت: متولد سال 1359 هستم. از دوران دبیرستان با داستاننویسی و نمایشنامهنویسی آشنا شدم و به فرهنگسراها میرفتم تا اینکه طلبه شدم. در آن دوره به حوزه هنری تهران رفتوآمد داشتم و به کلاسهایی که بیشتر مربوط به داستان بود، میرفتم. تا اینکه به قم و حوزه علمیه رفتم و فکر میکنم سال 78 با حلقه داستاننویسی دفتر تبلیغات حوزه مرتبط شدم. در آنجا برای نوشتن 10 رمان دینی برنامه داشتند و من مشغول به کار شدم. در این مدت به کارگاه آقای شهسواری میرفتم. رمان «آمین میآورم» در آنجا به وجود آمد که تا اندازهای دیده شد، اما الان که رمان«آلوت» منتشر شده بیشتر از این رمان تعریف میکنند، در حالیکه خودم «آمین میآورم» را بیشتر دوست دارم. در بخشی از کتاب می خوانیم به شب نکشید که ملاممد فرار کرد. کسی هم نفهمید کی از خانۀ محقرش در جنب مدرسه، بیرون رفته بود؟ زن و بچههایش را رها کرده بود و رفته بود. به زنش گفتند او دیگر شوهرت نیست چون مرتد شده و اگر خبری از او یافتی باید اعلام کنی چون قتل مرتد واجب است وگرنه معاونت بر إثم کردهای و مجازات میشوی. زن مفلوک چادرنمازی روی سرش کشیده و بچهها را گوشۀ اتاق، پشت خود قایم کرده بود. انگار مردها آمده بودند بچههایش و مخصوصاً دخترهایش را بدزدند. این حرفها را که شنید، بدنش سست شد، قبل از آن سنگینی خاصی روی شانههایش حس میکرد ولی در آن لحظه حس کرد سنگینی شانهها به زیر شکمش به کلیههایش منتقل شده است و هر چه سعی کرد خودش را نگه دارد نشد که نشد؛ خودش را خیس کرد.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir