عصیان رمانی است که در سال 1924 توسط نویسنده اتریشی یوزف روث نوشته شده است. این کتاب، داستان یک جانباز جنگ را روایت میکند که پس از دست دادن یکپایش، تبدیل به یک نوازندهٔ خیابانی شده است.
هنگامیکه آندریاس پوم از جنگ جهانی اول برمیگردد، یکپایش را ازدستداده است اما مدال کسب کرده است؛ اما برخلاف رنجهای خود، پوم ایمان بیاراده خود را به خدا، دولت و اقتدار حفظ میکند. بهصورت طعنهآمیزی، پوم پس از یک مشاجره و نزاع، بهعنوان یکشورشی زندانی میشود و همه آنچه او تاکنون به آنها اعتقاد داشت اکنون به ورطهٔ آشوب کشیده میشود. رمان عصیان، تصویری بسیار وحشتناک از جامعهٔ پس از جنگ به تصویر میکشد؛ و در مورد مفاهیمی مانند عدالت و جامعه بحث میکند. نیکلاس لزارد از مجلهٔ گاردین این کتاب را در سال 2000 مورد بازبینی قرارداد و در مورد آن اینطور نوشت: "داستان روث دارای همان منطق بسیار اروپایی و سرراست قصههای پریان است که درعینحال که همهچیز را اجتنابناپذیر میسازد، به کابوسی نیز مبدل میکند. اگر روث را بهعنوان رأس چهارم مربعی که رأسهای دیگرش کافکا، موزیل و تسوایگ هستند در نظر بگیرید، اشتباه نکردهاید."
آه! جهان هیچ تغییری نکرده است! جهان تا بوده چنین بوده! تنها به لطف بختی بلند و بیدار به زندان نخواهیم افتاد. اما سرنوشتمان این است که مایه ی خشم و رنجش شویم و با سر به قعر بیشه ی انبوه قوانین غول آسا بیفتیم. مقامات حکومتی همچون عنکبوت در تارهای ظریف مقررات کمین می کنند و ما دیر یا زود به دامشان خواهیم افتاد. این کافی نیست که روزگاری یک پای خود را از دست داده ایم، چون حالا باید زندگی مان را ببازیم.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir