کتاب «کشتن عمه خانم» نوشته آندری بورسا داستانی است منحصر به فرد و تکاندهنده از زندگی یوریک، دانشجوی جوانی که بیهدف و بیانگیزه به زندگی نگاه میکند. در ماجرایی عجیب و تکاندهنده، یوریک به طور ناخواسته عمهاش را به قتل میرساند و اکنون درگیر چالشی بزرگ است: چگونه از شر جسد خلاص شود؟ این رمان با فضایی تلخ اما در عین حال طنزآمیز، خواننده را همراه خود به مسیری پرتنش و پرپیچ و خم میبرد که در آن سرنوشت، وجدان و تصمیمات یک جوان در برابر زندگی بیرنگ و رو به نمایش گذاشته میشود.
«کشتن عمه خانم» داستانی است منحصر به فرد و تکاندهنده از زندگی یوریک، دانشجوی جوانی که بیهدف و بیانگیزه به زندگی نگاه میکند. در ماجرایی عجیب و تکاندهنده، یوریک به طور ناخواسته عمهاش را به قتل میرساند و اکنون درگیر چالشی بزرگ است: چگونه از شر جسد خلاص شود؟ این رمان با فضایی تلخ اما در عین حال طنزآمیز، خواننده را همراه خود به مسیری پرتنش و پرپیچ و خم میبرد که در آن سرنوشت، وجدان و تصمیمات یک جوان در برابر زندگی بیرنگ و رو به نمایش گذاشته میشود. این رمان نوشته آندری بورسا است که با ترجمه روان و حرفهای کیهان بهمنی به فارسی عرضه شده است. داستان از نگاه یوریک روایت میشود؛ فردی که نه آرزوی بزرگ و نه استعدادی چشمگیر دارد. زندگی او در کنار عمهاش میگذرد، زن سختگیر و پر توقعی که به نظر میرسد به جای همراهی، بار سنگینی بر دوش یوریک گذاشته است. وقایع به گونهای رقم میخورد که یوریک در لحظهای از خشم، به جای کوبیدن میخ به دیوار، با چکش ضربهای به سر عمهاش وارد میکند. این لحظه سرآغاز مسیری است که یوریک را به چالشهای پیچیدهای میکشاند؛ راهی برای رهایی از جسدی که تنها به ظاهر مشکل سادهای است اما در واقع درهای بحرانی عمیقتر و عواقب سنگین عاطفی و روانی را به روی او باز میکند. زبان روان، پرداخت دقیق به جزئیات روانشناسی شخصیتها و فضاسازی گیرا، این کتاب را به اثری خواندنی و در عین حال تأملبرانگیز تبدیل کرده است. نویسنده توانسته است سوالات ارزشمندی درباره معنا و هدف زندگی، مسئولیتهای انسانی و عواقب تصمیمهای ناگهانی را در قالب یک داستان طنز سیاه مطرح کند.
علاقهمند به رمانهای ادبیات داستانی و خارجی با مضمونی متفاوت و خاص هستند. به دنبال داستانهایی میگردند که علاوه بر سرگرمی، جنبههای روانشناختی و فلسفی نیز داشته باشند. دوست دارند قصههایی با روایتی نوآورانه و شخصیتهایی با پیچیدگیهای واقعی بشناسند. مخاطبانی که از داستانهای طنز سیاه و نمایش ابعاد تاریک زندگی لذت میبرند. اگر پی نبردن معنای واقعی زندگی و چالشهای انسانی برای شما جذاب است، حتما «کشتن عمه خانم» را در فهرست خواندنیهای خود قرار دهید. این رمان، سفری است به دنیای پیچیده ذهن و وجدان یک جوان که میکوشد راه درست را در میان سردرگمیهای زندگی پیدا کند.
ساعت چهار بعد از ظهر بود که از خانه زدم بیرون. چند قدمی که رفتم ایستادم. نیاز به انگیزه داشتم. چیزی به ذهنم نرسید. مثل یک محکوم به رفتن ادامه دادم و مجبور شدم بپذیرم باید در شهر پرسه بزنم. هر روز کارم این شده بود که از خانه بزنم بیرون و ساعتها بیهدف و خسته در شهر ول بگردم. ولی همیشه اولِ کار به خودم اطمینان میدادم که این بار دیگر هدفی دارم. انجام کاری برای خانه یا دیدار با یک دوست. البته هرگز اینها هدفم نبود. اصلا نه کاری داشتم که انجام بدهم و نه کسی را میشناختم که به دیدنش بروم. با این حال همیشه با هدف انجام کاری از خانه خارج میشدم، هرچند خودم هم مطمئن بودم که هدفم پوچ است. امروز برای اولین بار متوجه شدم که واقعآ هیچ هدفی ندارم. بیهیچ دلیلی از خانه خارج شدم. این پرسه زدنهای تنهایی و بیهدف برایم کشنده شده بود. این را میدانستم. تابستان، هنگامی که در جنگل، مراتع یا حاشیه سرسبز مزارع قدم میزدم، حداقل کارم توجیهی داشت. آنقدر هم خستهام نمیکرد. جذب مناظر اطرافم میشدم. بخشی از آن مناظر میشدم و مجبور نبودم فکر کنم. میتوانستم استراحت کنم. اما در زمستان، پرسه در شهر آرامشی با خود نداشت. آرام قدم میزدم و جلوی طاقیهای قدیمی و ویترین مغازهها میایستادم. ویترینها پر از کالاهای سلوفانپیچ بود اما تماشای آنها هم به من آرامش نمیداد. زیبایی معماری و چراغانیهای شهر را هم درک و هم تحسین میکردم، با این وجود احساس میکردم فکر کردن به آنها هم فایدهای ندارد. مثل بیماری در پی درمان، من هم در پی هدفی میگشتم. انگار وجودم مرا به اسارت گرفته بود. به شدت رنج میبردم.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir