گنج

کتاب «گنج» اثر گراتزیا دلددا، نویسنده برجسته ایتالیایی و برنده جایزه نوبل ادبیات، داستانی است که با شروع از یک نامه مرموز آغاز می‌شود؛ نامه‌ای که به سالواتوره می‌رسد و در آن از وجود گنجی مدفون در دهکده سخن گفته شده است. سالواتوره ابتدا اهمیتی به نامه نمی‌دهد، اما همسرش آگادا و دیگر اعضای خانواده به این موضوع توجه نشان می‌دهند و ماجرا شکل می‌گیرد. این رمان با نثری دقیق و روان، به بررسی حالات روحی و احساسی شخصیت‌ها می‌پردازد و موضوعاتی چون عشق ممنوعه، تعارض‌های درونی و انتخاب‌های دشوار انسانی را مطرح می‌کند. داستان در فضایی اجتماعی و فرهنگی ایتالیا روایت می‌شود و تصویری از زندگی روزمره و دغدغه‌های انسانی ارائه می‌دهد که از ویژگی‌های آثار گراتزیا دلددا است. گراتزیا دلددا با توجه به زندگی سخت و محدودیت‌های اجتماعی زنان در جزیره ساردنی، در آثارش به مسائل انسانی و اجتماعی می‌پردازد و «گنج» نیز از این قاعده مستثنی نیست. «گنج» برای علاقه‌مندان به ادبیات کلاسیک ایتالیا، داستان‌های روانشناسانه و اجتماعی، و کسانی که به بررسی عمیق حالات انسانی و تعارض‌های درونی شخصیت‌ها علاقه دارند، اثری خواندنی و تأمل‌برانگیز است.

خواندن کتاب «گنج» را به چه کسانی توصیه می‌کنیم؟

علاقه‌مندان به ادبیات کلاسیک و معاصر ایتالیا که می‌خواهند با آثار یکی از برجسته‌ترین نویسندگان زن جهان آشنا شوند. کسانی که به داستان‌های روانشناسانه و اجتماعی علاقه دارند و دوست دارند روایت‌هایی درباره تعارض‌های درونی، عشق‌های ممنوعه و تأثیرات فرهنگی و اجتماعی بخوانند. مخاطبانی که به آثار نویسندگان برنده جایزه نوبل ادبیات توجه دارند و می‌خواهند با نگاه عمیق گراتزیا دلددا به مسائل انسانی و زندگی آشنا شوند. خوانندگانی که به داستان‌هایی با شخصیت‌پردازی دقیق و نثری روان علاقه‌مندند و می‌خواهند داستانی با بار احساسی و فلسفی قوی مطالعه کنند. کسانی که به مطالعه موضوعات انسانی، عشق، انتخاب و عدالت اجتماعی در قالب ادبیات علاقه دارند و می‌خواهند تجربه‌ای تأمل‌برانگیز داشته باشند.

در بخشی از کتاب «گنج» می‌خوانیم

مرد دیگر غلت نمی‌زد. - این دیگه چیه؟ چی نوشته؟ چراغو بیار نزدیک‌تر. نامه را باز کرد. کنجکاو شده بود. آگادا چراغ رو نزدیک برد. پاکت کثیف و چروک شده‌ی نامه را در دست گرفته بود. همان چند ساعت قبل رسیده بود. زن استوار ایستاده و نفس در سینه حبس کرده بود. با نگاه مراقب حرکات چهره‌ی شوهرش بود. مرد با چشمانی از هم گشوده و کنجکاو نامه را می‌خواند. چهره‌ی بزرگ و سرخ شوهرش تغییر حالت می‌داد؛ ابتدا کنجکاو،‌ سپس حیرت‌زده و مشکوک و عاقبت، غش‌غشِ خنده...