کتاب متافیزیک نظام ینا اثر گئورگ ویلهلم فردریش هگل، بخشی از مجموعه دستنوشتههای هگل است که در دوره اقامت او در دانشگاه ینا (1804-1805) تدوین شده و به عنوان یکی از متون مهم و نسبتاً مهجور تاریخ فلسفه شناخته میشود. متافیزیک نظام ینا، پایه و زمینهای برای آثار بعدی هگل مانند «پدیدارشناسی روح» و «منطق» محسوب میشود. کتاب به بازنگری و نقد فلسفههای پیشین میپردازد و فلسفهای دیالکتیکی و جامع از هستی و شناخت ارائه میدهد. کتاب «متافیزیک نظام ینا» منبعی کلیدی و تخصصی است که برای درک بهتر فلسفه هگل و فلسفه غرب اهمیت فراوان دارد.
این کتاب بخشی از نظام فلسفی هگل است که به «نظام ینا» شهرت دارد و در قالبی دیالکتیکی، روایتی جامع از کل متافیزیک غربی ارائه میدهد. هگل در این اثر تلاش کرده است تا متافیزیک را از متافیزیک ارسطو (با اصولی مانند اصل اینهمانی و اصل طرد ثالث) تا عقلگرایی مدرن (دکارت، اسپینوزا، لایبنیتس) و نهایتاً ایدهآلیسم استعلایی کانت و شلینگ به صورت یکپارچه و نظاممند شرح دهد. کتاب در سه بخش اصلی تنظیم شده است: نظام اصول نخستین، متافیزیک ابژکتیویته و متافیزیک سوبژکتیویته، که هر بخش نیز به زیربخشهایی تقسیم میشود. در بخش پایانی کتاب، هگل برای نخستین بار ایدهآلیسم مطلق خود را مطرح میکند و از ایدهآلیسم شلینگ فراتر میرود. این اثر به دلیل ساختار و نثر ویژهاش، یکی از پیچیدهترین و کمتر شناختهشدهترین متون فلسفه است و نقش مهمی در شکلگیری فلسفه هگل دارد.
پژوهشگران و دانشجویان فلسفه آلمانی کلاسیک که میخواهند با ریشهها و بنیانهای فلسفه هگل در دوره ینا آشنا شوند و تحول اندیشه او را از کانت و شلینگ تا ایدهآلیسم مطلق بررسی کنند. کسانی که علاقهمند به مطالعه متون فلسفی پیچیده و نظاممند هستند و میخواهند فهمی عمیق از ساختار دیالکتیکی و نظاممند فلسفه هگل داشته باشند، به ویژه در حوزه متافیزیک. افرادی که میخواهند گذار دیالکتیکی از اصول نخستین شناخت تا تجلی والاترین حقیقت (روح مطلق) را به صورت علمی و فلسفی دنبال کنند و با سه بخش اصلی متافیزیک هگل یعنی نظام اصول نخستین، متافیزیک ابژکتیویته و سوبژکتیویته آشنا شوند. علاقهمندانی که میخواهند ارتباط بین فلسفههای ارسطو، کانت، شلینگ و هگل را در قالب یک نظام فلسفی واحد درک کنند و روند بلوغ فکری هگل را در دوره ینا مطالعه نمایند. کسانی که آمادگی مطالعه متون دشوار فلسفی را دارند و میخواهند پایههای فلسفه هگل را پیش از آثار مشهورترش مانند «پدیدارشناسی روح» و «منطق» بهتر بشناسند. با توجه به علاقه شما به فلسفه دین، فلسفه نظاممند و آثار هگل، مطالعه این کتاب میتواند زمینهساز درک بهتر فلسفه هگل و فلسفه غرب باشد و برای تعمیق دانش فلسفی شما بسیار مفید خواهد بود.
بحث درباره شناخت در انتهای بخش منطق مشابه بخش مربوط به نامتناهیت در پایان پیوند بسیط است. در منطق تنها میتوان به بازنگریای صوری نسبت به شناخت دست یافت چراکه شناخت موضوع درخور متافیزیک است نه منطق). در منطق آنچه مسئلهای را وضع میکند نوعی به اوج رساندن است. خود منطقی به شناخت خود در مقام عاملیتی آزاد نائل میشود که جوهر اخلاقیاتی آن را حفظ میکند و تداوم میبخشد و سرنوشت خود جوهر به آن وابسته است. حال مسئله این است اینهمانی این شناخت مطلق با دقیقه تاریخی آگاهیای که این شناخت در آن ظاهر شده تا تحقق یابد، چگونه است؟ برای شناخت، نخستین گام درک ساختار ابژکتیو خود شناخت است. متافیزیک فرآیند [تکوین] آگاهی منطقی را از جانب خود جوهر به ما نشان میدهد این همانا خودآگاهی مطلق جوهر است. بنابراین متافیزیک با فصول 6 تا 8 از پدیدارشناسی روح متناظر است؛ و شناخت، صرفا «حقیقت و یقین صوری عقل» است.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir