کتاب «روانشناسی شهرت» نوشته گیل استیور، اثری پژوهشمحور است که به بررسی روانشناسانه مفهوم شهرت، فرهنگ سلبریتی و نقش رسانهها، به ویژه رسانههای اجتماعی، در شکلگیری و گسترش آن میپردازد. این کتاب با رویکردی ساده و قابل فهم، به موضوعاتی چون تفاوت میان شهرت و سلبریتی بودن، دلایل توجه مردم به افراد مشهور، تأثیر رسانهها در ایجاد موج جدیدی از سلبریتیها، و ارتباط میان افراد مشهور و طرفدارانشان میپردازد. گیل استیور با تجربهای چند دههای در مطالعه رفتار سلبریتیها و طرفدارانشان، از جمله مشاهیری چون مایکل جکسون و کارداشیانها، اطلاعات خود را در قالب شش فصل ارائه میدهد که هر فصل به جنبهای از شهرت و پیامدهای آن از دیدگاه روانشناسی میپردازد. کتاب همچنین به بررسی تاریخی شهرت و نقش آن در فرهنگ معاصر و اقتصاد سیاسی میپردازد و نشان میدهد چگونه سلبریتیها به ابزاری مهم در بازاریابی و سیاست تبدیل شدهاند. این کتاب برای دانشجویان روانشناسی، اساتید، پژوهشگران و علاقهمندان به مطالعه فرهنگ معاصر، رسانهها و روانشناسی شهرت بسیار مناسب است. کتاب «روانشناسی شهرت» پنجرهای نو به سوی فهم بهتر پدیده شهرت و تأثیرات آن بر زندگی فردی و اجتماعی باز میکند و برای کسانی که به روانشناسی اجتماعی و فرهنگ رسانهای علاقه دارند، منبعی ارزشمند است.
این کتاب بر نقش پررنگ رسانههای اجتماعی در فرآیند شهرتیابی افراد تمرکز دارد. رسانهها نقش محوری در گسترش مفهوم سلبریتی ایفا کردهاند، چرا که تصور ما از افراد مشهور در گذشته با امروز تفاوت چشمگیری دارد. اساساً مفهوم سلبریتی با فرد مشهور در سیاست یا حتی یک «ستاره» در عرصه هنر یا ورزش متفاوت است؛ زیرا سلبریتی به کسی گفته میشود که میتواند به عنوان ابزاری برای «فروش بیشتر» یا «پیروزی» در یک رقابت سیاسی به کار گرفته شود. استفاده از سلبریتیها به عنوان بخشی از استراتژیهای بازاریابی، امری رایج در شرکتهای بزرگ است که با بهرهگیری از آنها، برندهای خود را ارتقا میدهند. این شرکتها نه تنها سرمایهگذاری قابل توجهی برای تولید و معرفی سلبریتیها انجام میدهند، بلکه از جذابیت بصری آنها نیز درآمد چشمگیری کسب میکنند. در حقیقت، مفهوم سلبریتی به رسانهها گره خورده و بدون حمایت رسانهای، شکلگیری سلبریتیها ممکن نیست. البته باید توجه داشت که مسئله «شهرت» پیشینهای تاریخی دارد و فراتر از رسانههای جمعی و اجتماعی است. هدف این کتاب، گشودن پنجرهای تازه به سوی موضوع شهرت است و با رویکردی روانشناسانه، دیدگاهی ساده و قابل فهم به ادبیات شهرت ارائه میدهد. برخلاف بسیاری از کتابهای تخصصی که برای سطوح کارشناسی ارشد و بالاتر نوشته شدهاند و مطالعه آنها دشوار است، نویسنده در این اثر تلاش کرده است منابع پیشنهادی را از میان دسترسپذیرترین و سادهترین مراجع انتخاب کند تا خوانندگان با چالش کمتری مواجه شوند.
دانشجویان و اساتید رشته روانشناسی که میخواهند با رویکردی علمی و روانشناسانه به پدیده شهرت و فرهنگ سلبریتیها در عصر رسانههای اجتماعی و فناوریهای نوین بپردازند. علاقهمندان به روانشناسی اجتماعی و فرهنگ معاصر که میخواهند نقش رسانهها، به خصوص رسانههای اجتماعی، در شکلگیری و گسترش شهرت و تأثیرات آن بر زندگی فردی و اجتماعی را بهتر درک کنند. پژوهشگران حوزه رسانه، فرهنگ و جامعهشناسی که به مطالعه تأثیر سلبریتیها بر سیاست، بازاریابی و رفتار اجتماعی علاقه دارند. کسانی که میخواهند ارتباط میان افراد مشهور و طرفدارانشان و پیامدهای روانشناختی شهرت را بشناسند و به دنبال منبعی ساده و قابل فهم در این زمینه هستند. همچنین این کتاب برای خوانندگانی که به مطالعات بینرشتهای روانشناسی، فرهنگ رسانهای و جامعهشناسی علاقهمندند، منبعی مفید و جذاب است. کتاب با زبانی روان و مثالهای ملموس، به بررسی ابعاد مختلف شهرت و فرهنگ سلبریتی میپردازد و برای کسانی که میخواهند درک عمیقتری از این پدیده اجتماعی و روانشناختی داشته باشند، بسیار مناسب است.
تقریباً یک سدهٔ پیش، یک نظام نو موقعیت اجتماعی در تاریخ آدمی پدیدار شد. این نظام از آغاز خود در سواحل امریکای شمالی به یک سلسلهمراتب جهانی توسعه یافت و خود را در فضاهای بزرگ جهان اجتماعی وارد کرد. در پایان سدهٔ بیستم، هموندان این گروه بلندمرتبه موقعیتی مهم و متمایز برای خودشان قائل بودند، درآمدهای مالی کلان به دست میآوردند و ادعای مشروعیت قانونی میکردند؛ درست همان کاری که کاست اشرافی در سدههای پیشتر میکرد. اما این نظام موقعیتی نو متفاوت بود. این نظام از دل سرمایهداری و رسانههای جمعی بیرون آمد و پویایی آن منعکسکنندهٔ شرایط عصر مدرن بود. نام این نظام را نظام شهرت گذاشتند (کورزمان و دیگران، 2007:347). چند نکته در این پاراگراف هست که باعث میشود ارزش نقل کردن کامل را داشته باشد. نخست، این پاراگراف نشان میدهد پژوهشگران چقدر دربارهٔ آغاز «شهرت» اختلاف نظر دارند. افرادی که سراغ تعریف شهرت میروند دستکم تا زمان اسکندر واپس میروند. گارلند بحث خود دربارهٔ شهرت را با استفاده از مثالهایی از تاریخ باستان چارچوببندی میکند و با جدیت میگوید: «پدیدهٔ فرهنگ شهرت بههیچوجه ویژهٔ عصر ما نیست» (گارلند، 2010:484). او در استدلال خود برخی عوامل خاص روانشناسیک دخیل در آفرینش شهرت را برمیشمرد که در کلِ تاریخ ثبتشدهٔ آدمی وجود داشتهاند. این عوامل شامل میل به شناخته شدن، میل به در یادها ماندن، میل به ثروت، سکس و قدرت و در بسیاری موارد انگیزهای نوعدوستانه برای تبلیغ آرمانهایی است که به باور سلبریتیها مهماند. او همهٔ این عوامل را دربارهٔ امپراتور آگوستوس در روم باستان به کار گرفت. اما «جامعهٔ شهرت» (ون کریکن، 2012)، فرهنگی که زیر سلطهٔ سلسلهمراتب موقعیتی است که اختصاصاً به وسیلهٔ هموندی در یک طبقهٔ نخبه از مردمی که شناختهشده و نقل محافلاند تعیین میشود، از آغاز سدهٔ بیستم آغاز میشود. اگرچه مطمئناً سلبریتیها کاملاً در سدههای هجدهم و نوزدهم شناختهشده بودند (بروک، 2006؛ لاکهرست و مودی، 2005)، سلطهٔ فرهنگ شهرت بهمنزلهٔ یک جنبهٔ معرف موقعیت در جامعه تحولی بسیار جدیدتر است. آنچه در سدهٔ بیستم پدیدار شد فرهنگ سلبریتیمدار بود، نه مفهوم سلبریتی. سلبریتیها مدتی طولانی است که وجود داشتهاند، اما تمرکز بر سلبریتیها بهمنزلهٔ یک نیروی پیشرانهٔ فرهنگی و اقتصادی به وسیلهٔ رسانههای جمعی، بهخصوص رسانههای جمعی دیداری، پدیدار شد که عمدتاً در سدهٔ بیستم و با ساخت فیلم، تلویزیون و درنهایت اینترنت در همهجا نفوذ کردند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir