لبه تیغ نوشته سامرست موام ؛ ترجمه مهرداد نبیلی رمان حاضر درباره جوانی است به نام لاری، که علیرغم درآمد ناچیز از زندگی خود خشنود است. او بیشتر در جستجوی یافتن پاسخ به سوالات مربوط به خاستگاه و غایت زندگی است. این نگاه جستجو گرانه و پرسشگرانه لاری سبب بروز چالشهای میان او و اطرافیان میگردد.اطرافیانی که از درک دغدغههای روحی وی عاجزند به تدریج از گرد او پراکنده شده و در میان امواج تردیدها و سوالات وی را تنها میگذارند.کسانی چون ایزابل، نامزد وی.