کتاب «نشان سرخ دلیری» با عنوان انگلیسی «The Red Badge of Courage» اثر استیفن کرین اولینبار سال 1895 منتشر شد. این رمان به دلیل سبک متمایز، سکانسهای نبرد واقعگرایانه، ویژگیهای تمثیلی و نمادین و لحن کنایهآمیزش، شهرت دارد. کتاب نشان سرخ دلیری یکی از آثار برجسته ادبیات جنگ و رماننویسی آمریکایی است که به تحلیلی عمیق از همت، ترس و روحیه انسانی در مواجهه با جنگ پرداخته است. این اثر با ترجمهای شیوا از غفور آلبا به زبان فارسی، فرصتی را برای خوانندگان فراهم میآورد تا با دنیای پر از تنش و اضطراب جوانی به نام هنری فِلمت را تجربه کنند. داستان روایت پیوستن هنری جوان، به جنگ داخلی آمریکا است که در این میان با چالشها و احساسات دوگانهای چون ترس، شجاعت و تحیر روبهرو میشود.
نشان سرخ دلیری اثر استیفن کرین؛ ترجمه غفور آلبا. نشان سرخ دلیری نشان سرخ دلیری نخستین رمان غیر رمانتیک درباره جنگهای داخلی امریکا. هنری، شخصیت اصلی داستان، جوانی است که به دلایل تاریخی وقوع جنگ را نامحتمل میداند و معتقد است وقوع این قبیل جنگها دیگر محال است، زیرا مردم متمدنتر و یا ترسوتر شدهاند و نیز تعالیم دینی و اجتماعی مانع از آن است که انسانها چون حیوانات درنده به جان هم بیفتند. اما وقوع جنگ او را در شرایطی قرار میدهد که ناگزیر با ترک افکار ذهنی و خیالبافانه، مصمم به ایفای نقش تاریخی و قهرمانان خود در این جنگ میشود و با ایثار خون خویش نشان سرخ دلیری را بر سینه میآویزد. استیفن کرین در این داستان شخصیتهای ضعیف را رویاروی طبیعت قاطع و خشن جنگ قرار میدهد تا در این عرصه قدرت مقاومت آنها را در برابر موانع بسنجد.
سربازی 18ساله به نام هنری فلمینگ در نبردی بینامونشان، با فرار به جنگل نزدیک میدان نبرد از این مهلکه که خودش آن را آرمانی ازدسترفته مینامد، جان سالم به در میبرد. او گروهی از نیروهای زخمی و آسیبدیده را پیدا میکند و پس از این که درمییابد گردانی که در آن مشغول به جنگ بود، نبرد را برده، احساسی از گناه و عذاب وجدان به هنری دست میدهد. او به گردان خود بازمیگردد و طی درگیری با متصدی توپ جنگی، سرش زخمی میشود. زمانی که هنری به استراحتگاه سربازان بازمیگردد، سایرین فکر میکنند که زخم روی سرش بهخاطر خراشی است که گلولهای در طول جنگ ایجاد کرده است. هنری صبح روز بعد و زمانی که به دنبال چشمهای برای ذخیرهٔ آب است، از افسر فرمانده میشنود که هنگی که هنری در آن مشغول به خدمت است، در میان سایر نیروها به ناتوانی و ضعف شناخته میشود. افسر خیلی راحت دربارهٔ قربانیکردن هنگ هنری صحبت میکند و آنها را مشتی «چاله کن» مینامد. با پیشروی اتفاقات داستان و در جنگ نهایی، هنری به یکی از بهترین جنگجویان گردان خود تبدیل شده و سرانجام، رشادت و دلیری خود را بهعنوان مردی مبارز به اثبات میرساند.
نشان سرخ دلیری به علت سادگی روایت و عمق مفاهیم انسانیاش، نهتنها مورد توجه خوانندگان عاشق داستانهای جنگی قرار گرفته، بلکه بهعنوان یک اثر کلاسیک ادبی در دل مخاطبان جایی ویژهای یافته است.
«هنگ هنری صفوف پروپیمانی داشت؛ ولی هنری میدانست که جنگ میتواند بهسرعت آن را تغییر بدهد. در سپیدهدمی خاکستری، هنری با ضربهی لگد جیم از خواب بیدار شد. لحظاتی بعد او خودش را در حال پایین دویدن از جادهی جنگلی میان مردان دیگر یافت. کولهاش به نرمی بالا و پایین میپرید. قمقمهاش به رانش میخورد و ریتمی آهنگین داشت. تفنگش از روی شانهاش بالا و پایین میرفت و هر قدم باعث میشد تا کلاهش روی سرش تکان بخورد.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir